«عصب روانکاوی» نوشتهی گئورگ نورتهوف، اثری بنیادین و نوآورانه در پیوند میان علوم اعصاب و روانکاوی است که کاوشی ژرف و معاصر در باب رابطهی مغز و ذهن ارائه میدهد. این کتاب که در سال ۲۰۲۳ منتشرشد راهنمایی روشن و قابلفهم برای مخاطبانی است که علاقهمند به فهم زیربنای عصبی پدیدههای روانپویشیاند. نورتهوف، فیلسوف، روانپزشک و عصبپژوه برجسته از دانشگاه اتاوا، در این کتاب مفهوم «عصبشناسی فضایی-زمانی» را بهعنوان چارچوبی مفهومی معرفی میکند که در آن، الگوهای پویای فعالیت عصبی-مشخصشده از نظر ویژگیهای زمانی و مکانی-پایهی شکلگیری تجربیات ذهنی را میسازند. او نشان میدهد که این پویاییهای عصبی میتوانند با مفاهیم کلیدی روانکاوی مانند خود، خودشیفتگی، مکانیسمهای دفاعی، ناخودآگاه، دلبستگی، تروما و اختلالات خلقی همچون افسردگی و اسکیزوفرنی همراستا شوند. در مرکز این اثر، تز اصلی نورتهوف قرار دارد: پویایی بهمثابه حلقهی واسط بین مغز و روان. او معتقد است که نظم زمانی و فضایی فعالیتهای مغزی بهطور ذاتی با فرآیندهای ذهنی مرتبط است و این دیدگاه میتواند پاسخهایی نو به پرسشهای دیرین دربارهی ماهیت آگاهی و خود ارائه دهد. چنین رویکردی مرزهای سنتی علوم اعصاب و روانکاوی را درمینوردد و از شکلگیری فهمی جامعتر از پدیدههای روانی حمایت میکند. از جنبهی بالینی، این دیدگاه یکپارچه پیامدهای مهمی به همراه دارد. درک دقیقتر از پویاییهای عصبی میتواند به طراحی مداخلات رواندرمانی موثرتری بینجامد؛ مداخلاتی که نهتنها با نشانهها، بلکه با بنیانهای عصبزیستی اختلالات روانی سروکار دارند. بهویژه در مواردی مانند افسردگی و اسکیزوفرنی که اختلال در این پویاییها نقش محوری دارد، این رویکرد میتواند تحولی در درمان ایجاد کند. «عصب روانکاوی» نهتنها منبعی ارزشمند برای روانکاوان و دانشمندان علوم اعصاب است، بلکه برای روانشناسان، روانپزشکان و دانشجویانی که در پی شناخت بهتر ارتباط مغز و رواناند نیز بسیار سودمند خواهد بود. رویکرد میانرشتهای و مبتکرانهی نورتهوف، ادغام این دو حوزه را نهفقط ممکن، بلکه ضروری نشان میدهد و راه را برای پژوهش و درمانهایی هموار میکند که از چارچوبهای محدودکنندهی سنتی فراتر میروند.
درباره جورج نورتهوف
جورج نورتهوف نویسنده، فیلسوف، عصبشناس آلمانی، متولد1963 میباشد.