یک کتاب مهم که سزاوار مخاطبین گسترده است.
دمبسکی عملکرد خوبی در شناسایی و ارائه ی قطعات پیچیده و متمایز پازل به زبان مردم معمولی داشته است.
بخش انتهایی کتاب نشان می دهد که چگونه "علم و الهیات هماهنگ و چگونگی طراحی هوشمندانه، ارتباط مهم بین این دو را ایجاد می کند." این نشان می دهد که دمبسکی به سادگی داروین و طبیعت گرایی را در زمینه های بنیادگرایانه یا کتاب مقدس رد نمی کند. با وجود اینکه به این عقیده ایمان دارد، او می خواهد نشان دهد که چگونه "طراحی خدا برای تحقیقات علمی قابل دسترسی است". به همین ترتیب، کتاب باید برای همه مومنین متفکر مورد توجه باشد.
باید مطمئن شویم که قضاوت معیار مشخصه پیچیدگی، مانند هر معیار دیگری، منطبق با واقعیت است. به آزمایش های پزشکی توجه کنید. هر آزمایش پزشکی یک معیار است. آزمایش پزشکی قابل اعتماد باید وقتی که بیماری وجود دارد، آن را شناسایی کند و وقتی وجود ندارد، آن را شناسایی نکند. متاسفانه، هیچ آزمایش پزشکی کاملا قابل اعتمادی وجود ندارد و بنابراین بهترین کار ممکن این است که ما نسبت مثبت و منفی های کاذب را تا حدامکان پایین نگه داریم. نه فقط آزمایش های پزشکی، بلکه همهٔ معیارها با مشکل مثبت ها و منفی های کاذب مواجه اند. هدف معیار آن است که افراد را با توجه به گروه هدف (در مورد آزمایش های پزشکی، آن هایی که بیماری خاصی دارند)، طبقه بندی کند. وقتی معیار ما فردی را در گروه هدف قرار می دهد، در صورتی که نباید آن جا باشد، یک مثبت کاذب ایجاد می کند. برعکس، وقتی معیار از قراردادن کسی که باید در گروه هدف قرار گیرد، باز می ماند، یک منفی کاذب ایجاد می کند. اکنون اجازه دهید این مشاهدات را به معیار مشخصه پیچیدگی ربط دهیم. این معیار ادعا می کند که طراحی را شناسایی می کند. آیا این معیار قابل اعتمادی است؟ گروه هدف این معیار هر آن چیزی است که علت هوشمند دارد. این معیار چه قدر در نسبت دادن چیزها به گروه هدف و حذف صحیح شان از گروه هدف دقت دارد؟ چیزهایی که ما می خواهیم توضیح دهیم، داستان های علّی دارند. در برخی از آن داستان های علّی، علیت هوشمند ضروری است، در حالی که در بقیه غیرضروری است. یک لکهٔ جوهر را می توان بدون کمک علیت هوشمند توضیح داد ولی جوهری که برای تشکیل یک متن بامعنا فراهم شده را نمی توان این گونه توضیح داد. هنگامی که معیار مشخصه پیچیدگی چیزی را به گروه هدف مربوط می کند، آیا می توانیم یقین کنیم که علت هوشمند دارد؟ اگر نه، آن گاه با مشکل مثبت کاذب مواجه می شویم. از طرفی، وقتی این معیار از نسبت دادن چیزی به گروه هدف باز ماند، آیا می توانیم مطمئن باشیم که هیچ علت هوشمندی پشتش نیست؟ اگر نه، آن گاه با مشکل منفی کاذب روبه رو می شویم. ابتدا به مشکل منفی کاذب توجه کنید. هنگامی که معیار مشخصه پیچیدگی از شناسایی طراحی در یک چیز باز می ماند، می توانیم مطمئن باشیم که هیچ علت هوشمندی پشتش نیست؟ پاسخ منفی است. برای فهمیدن این که چیزی طراحی شده نیست، این معیار قابل اعتماد نیست. منفی کاذب در این جا مشکل ساز است. گرچه این مشکل منفی کاذب به شناسایی علل هوشمند محدود است.