همه ی ما از این درک شهودی برخورداریم که دست کم برخی افعال مان را با اراده و خواست خود انجام میدهیم یا از انجام برخی امور پیش رو با خواست خود اجتناب می.کنیم به چنین برداشتی ، به صورت ابتدایی بهره مندی انسان از اراده ی آزاد یا اختیار میگوییم. همین قائل بودن به اختیار انسانی مبنای اصلی مسئولیت اخلاقی و توجیه کننده ی اموری نظیر ا مر و نهی اخلاقی یا حقوقی وضع قوانین، نظام پاداش و مجازات ،تربیت، دعوت دینی و ... گیرد. از همین رو بحث اختیار انسانها از دیرباز مورد توجه اندیشمندان قرار داشته و از جایگاه مهمی
برخوردار بوده است. از سوی دیگر آموزه ی مختار انگاشتن انسانها به شیوه های متعدد به حالش کشیده میشود ممکن است اعتقاد به اموری مانند . سرنوشت محتوم و قطعی ،خداوند شمول ،اراده فاعلیت و قدرت مطلق الهی، تهدیدی برای مختار دانستن انسانها در نظر گرفته شود؛ همچنین زمینههای وراثتی و اثر محیط محدود کننده ی آن تلقی شوند قایل شدن به جبر ،اجتماعی الزامات مربوط به جریان تاریخ و زیربناهای اجتماع جایی برای اراده ی فردی باقی نگذارد. قایلان به همه ی امور بالا در طول تاریخ ،اندیشه اختیار انسانی را مورد انکار یا تردید جدی قرار داده اند.
کتاب اراده ی آزاد