کتاب « فیلسوفان بد کردار» زندگی هشت فیلسوف بزرگ را بررسی می کنند - روسو ، که به نظر می رسد نظرات او در مورد آموزش و نظم اجتماعی با زندگی ظالمانه او مغایرت دارد. شوپنهاور و نیچه ، دو غول قرن نوزدهم که به نظر می رسد امروزه سخنان آنها بیش از پیش مطرح است. و پنج فیلسوف بسیار تأثیرگذار قرن بیستم ، راسل ، ویتگنشتاین ، هایدگر ، سارتر و فوکو.
این کتاب به زندگی فردی فیلسوفان بحث برانگیز می پردازد و با اشاره به مطالب ملموس و نقایص اخلاقی آنها ، تعارض یا مغایرت با آموزه های آنها را برجسته می کند. به عنوان مثال ، در روسو مردی را می بینیم که ادعا می کند عادی است اما زندگی تجملاتی را که توسط مراجعینش تأمین می شود ترجیح می دهد. در برتراند راسل کسی به ما معرفی شده است که برای ارزشهای بالاتر صلح برای همه بشریت ایستادگی کرده است ، حتی به خاطر موقعیتهای خود به زندان می افتد ، در حالی که از طرف دیگر به نظر می رسد اهمیت چندانی در مورد زنانی که با آنها خوابیده اند ، ندارد. همین مسئله را می توان برای ژان پل سارتر نیز بیان کرد ، که از افراد خواسته بود واقعیت خود را با حسن نیت افشا کنند ، در حالی که به نظر می رسید برده احساسات جنسی خود است.
نواقص و مطالب جالب که گاهی اوقات در کار یک فیلسوف خاصی نقش دارند بسیار می تواند برای خواننده جذاب باشد.
فیلسوفانی که در این اثر معرفی نشده اند به هیچ عنوان به این معنا نیست که آنها را می توان آدم های خوبی دانست. علاوه بر این، ما در برابر وسوسهٔ تمایزگذاری میان کردار بد، حماقت و بی عرضگی اجتماعی مقاومت کرده ایم. چنین تمایزگذاری هایی تنها زمانی به درد می خورند که بخواهیم ارزیابی اخلاقی از رفتار آنها داشته باشیم، حال آنکه در این اثر ما می خواهیم حماقت های خردمندان را آشکار کنیم و بدین وسیله خاطرهٔ آنها را در برابر تقدیس های نابجا حفظ کنیم.
البته می دانیم که انسجام و ثبات یک ویژگی مهم زندگی خوب و اخلاقی است. بنابراین، لازم است که هم خدمات علمی و هم زندگی شخصی این فیلسوفان به خوبی معرفی شوند تا معلوم شود یک فیلسوف برخلاف آنچه فضل و عدالت نامیده می شده رفتار می کرده است. به همین دلیل، ما مقدمه ای در مورد هشت اندیشمند عصر مدرن ارائه می کنیم که در آن افکار این فیلسوفان در زمینهٔ زندگی شخصی آنها قرار داده می شود.
ایرانی هرگز نفهمید. تمام این کتاب سعی داره حقیقت فلسفه غرب رو نشون بده. در واقع چه اعتمادی به نظریات آدمیزادی میشه داشت که خودش در منجلاب انحراف و بیارزشیه؟ البته حق هم دارند، اینکه اون بتی که از صاحب نظران غربی ساختند از بین بره واقعا آزاردهنده است. اما لااقل مضحکانه دست به انکار نزنید، با همون جمله«بسیار خدمت کردهاند» خودتون رو توجیه کنید و بغضتون رو قورت.
دوبوار عجب آدم داغونی بوده!
این کتاب بدترین کتابی هست که تابحال چاپ شده و افتضاح به معنای تام هست خیلی دوست دارم با نویسنده اش صحبت کنم و بگم که چه آدمی احمقی هست . فلاسفه این همه خدمت کردند و کارهای بزرگ انجام دادند ولی این آمیب فاقد عقل و شعور ( نویسنده) فقط به بدیهای آنها اشاره کرده . اصلا یکی نیست بگه به تو چه مربوطه زندگی شخصی اونا . معلومه چون خودش نتوانسته آدم بزرگی بشه فقط خواسته فلاسفه را بد جلوه بده تا از حسودیش بکاهه. خطاب به دوستی که گفت فلاسفه هرزه هستند : دوست عزیز،اگه فلاسفه نبودند دنیا این شکلی نبود و ما خیلی چیزها را به آنها مدیونیم ، بعدشم شما عرضه داشتی خودت فیلسوف میشدی ، چون آدم بزرگی نیستی دوست داری بد جلوه بدی آدمهای معروف را.
جنابعالی گویا وکیل مدافعشون هستی -از نوع بدش- که واضحات رو هم تکذیب میکنی به اسم بد نشان دادن! دوم اینکه زندگی شخصی این افراد مثل مردم عادی نیست که بگی تجسس نکن. دوم اینکه میگی اگه شما میتونین فیلسوف بشید خب خود حضرتعالی هم دست به کار شو و نویسنده شو و کتابی در دفاع از فلاسفه بنویس... چون خود نکنی چنانکه گویی / پند تو بود فریب و ترفند
شما مثل اینکه اصلا زندگینامههای این فلاسفه را مطالعه نکردید ، اگر آنها را مطالعه کنید ، متوجه خواهید شد که تمام گفتههای این کتاب غلط است . در واقع این کتاب اطلاعات اشتباه به خواننده میدهد. اگر بدانید ( که مطمئنم نمیدانید ) این فلاسفه چه خدمت هایی کرده اند ، اینگونه نمیگفتید. بهتر است کمی مطالعه کنید بعد نظر بدید .
بهتره زندگی نامههای این فلاسفه و خدماتشان را بخوانی و بعد به سخن پراکنی در زیر کامنت دیگران بپردازدی. کمی مطالعه ات را بالا ببر .
بهتره کمی مطالعه ات را بالا ببری ، بعد زیر کامنت دیگران سخن پراکنی کنی زندگینامه و خدمات این فلاسفه را که بخوانی ، به بی ارزشی این کتاب و امثالش و همچنین کسایی مثل خودت پی میبری
اینجا فقط زندگی تعداد کمی از فلاسفه برسی شده اما حقیقت این است که اکثر فلاسفه فاسد، همجنسگرا، هرزه و زندگیای سراسر مالیخولیایی داشتهاند و چقدر ساده و سطحی هستند کسانی که خیال میکنند انسانها غیر از آن چیزی که فکر میکنند زندگی میکنند همهی ما همانطور که فکر میکنیم، زندگی میکنیم و کسانی که فکرشون خودشون رو نجات نداده، قطعا دیگران را هم نجات نخواهد داد.
متاسفم براتون.
خرسند باش و نگاه مکن که آیا فلاسفه بد یا خوب بوده اند ، بلکه به خود فلسفه متوجه باش ، سعی کن آن را با تعمق و صداقت بررسی کنی اگر آن بد است سعی کن تا مردم را از آن برگردانی ولی اگر چنان است که من میپندارم آن را دنبال کن و به کار ببند و با شهامت و دلیر باش .
واقعا این جمله سقراط انتقاد کوبنده ای هست به این کتاب بی ارزش .
خب اینها دیگران رو قضاوت کردن و نسخه پیچی کردن از جمله در اخلاقیات و طبیعی است که خودشون هم مورد قضاوت قرار بگیرن حال خوشایند امثال شما نباشه که اصلا مهم نیست
وقتی یه فیلسوف حرفی میزنه و خودش بهش عمل نمیکنه یعنی ته دلش حرف خودش رو به اندازه کافی قانعکننده نمیدونه. همون چیزی که فکر غالبشه و در براساسش عمل میکنه نقد و جواب چیزیه که روی کاغذ مینویسه ولی بهش عمل نمیکنه. فکرای اصلیای که به ذهنش میرسه رو به قلمش نمیاره برای اینکه اگر بیاره همه به ذات کثیفش پی میبرن آبروش میره. مثال: میگه آدم بدون اعتقاد به خدا و قیامت میتونه فقط با تکیه بر انسانیت (یکی نیست بگه اگه ما فقط گوریل تکاملیافتهایم از کجا میگی عاملی وجود داره که براساسش ما باید بر خلاف گوریلها اخلاق داشته باشیم) بااخلاق باشه و اینطوری مردمو به بیدینی تشویق میکنه ولی در عمل خودش که به مجازات روز جزا اعتقاد نداره دلیلی نمیبینه که چرا نباید از دخترای جوان سواستفاده نکنه و اینکارو میکنه. بابا خب اگه اخلاق بدون خدا و قیامت الزام اجرایی داشت این فیلسوف باهوش بهش پیمیبرد و اخلاقی عمل میکرد.
از نظر علامه طباطبایی: باور درست = علت انسانی و انگیزه روانی × دلیل منطقی و استنتاج علمی. اگر علت و انگیزه نباشد، اشتیاقی برای کاری وجود ندارد، اگر دلیل و بینه نباشد، علت و انگیزه مسیری برای پیمایش ندارد. اگر در یک پرونده واحد، علت و انگیزه با دلیل و بینه جفت و جفت شود، باور درست تولید میشود، اما اگر با هم جفت و جفت نشدند، یا انگیزه یا دلیل، فاقد ارزش است.
بخش راسل خیلی روشنگر بود (:
بخش راسل خیلی روشنگر بود (:
کتاب به بررسی زندگانی هشت تن از بزرگترین فیلسوفان جهان(روسو،شوپنهاور،نیچه،راسل،ویتگنشتاین،هایدگر،سارتر و فوکو) میپردازه. و بیانگر این است که هر کدام از آنها در کنار شخصیت والای علمی و آکادمیک دارای پاشنه آشیل و نقاط تاریکی نیز بودند که گاهی از منطق وتعادل خارج میشده. اگه علاقه مندید تا حدودی با زندگانی و اندیشههای این فلاسفه آشنایی پیدا کنید بد نیست تا به این کتاب یه نگاهی بندازید.
نویسندگان کتاب زندگی خصوصی هشت تن ازفیلسوفان شهیر را که شاید کمتر از آن اگاه باشیم تشریح کرده اند . در نگاه اول به نظر میآید با نگاه از این زاویه قصد تخریب این افراد و توسل به مغلطه تخطئه برای کمرنگ کردن دستاوردهای فلسفی اینان دارند اما به مرور مشخص میشود نیت اصلی بت شکنی و اسطوره زدایی است و نشان دادن مصون نبودن هیچکس از خطاست حتی کسانی که الگوهای فکری .اخلاقی و فلسفی دیگرانند . و یاد آور این جمله پوپر که انسانهای بزرگ اشتباهات بزرگ هم میکنند.