1. خانه
  2. /
  3. کتاب پرنده بی پرنده

کتاب پرنده بی پرنده

نویسنده: یغما گلرویی
3.3 از 1 رأی

کتاب پرنده بی پرنده

No Bird
انتشارات: دارینوش
٪15
150000
127500
درباره یغما گلرویی
درباره یغما گلرویی
یغما گلرویی ترانه سرا، شاعر، نویسنده و مترجم ایرانی است. کارهایی از جمله: خسته شدم، رویایی دارم، ستاره، ضیافت، کوچه ملی از آثار اوست.یغما گلرویی شاعر، ترانه سرا، نویسنده، عکاس ایرانی در ساعت پنج بامداد روز ششم مرداد ۱۳۵۴ در بیمارستان «مهر» «شهرستان ارومیه» متولد شد. مادرش «نسرین آقاخانی»، پدرش «هوشنگ گلرویی» و خواهری بزرگتر از خود به نام «یلدا» داشت.او در اوایل دههٔ هفتاد، با «غزاله علیزاده» آشنا شد و به سفارش او به دفتر نشریه آدینه رفت وآمد پیدا کرد و توانست با نویسندگانی چون «فرج سرکوهی»، «مسعود بهنود»، «عمران صلاحی»، «محمدمختاری»، «حمید مصدق»، «علی باباچاهی»، «ناصر تقوایی» دیدار کند. دیدار با احمد شاملو در سال ۱۳۷۳ باعث علاقهٔ او به ادامه دادن راه شعر شد. در اردیبهشت سال ۱۳۷۷ نخستین مجموعه شعر خود را با عنوان «گفتم: بمان! نماند…» توسط موسسه فرهنگی هنری دارینوش منتشر کرد و بعد از آن حدود سی عنوان کتاب از او در زمینه های شعر، ترانه، ترجمه، فیلم نامه بازسرایی متون منتشر شده است.برخی کتاب های ترجمه شده توسط وی از قرار ذیل استجهان در بوسه های ما زاده می شود، اشعار شاعران جهانفرشته ای در کنار توست!، شعرهای مارگوت بیکل، با همکاری ندا زندیهدو فنجون قهوه، دو نخ سیگار، شل سیلور استاینباران یعنی: تو بر می گردی!، نزار قبانینه! نمی خواهم ببینمش…، فدریکو گارسیا لورکاآوازهای کولی، فدریکو گارسیا لورکاتمام کودکان جهان شاعرند!، اشعار شاعران جهاننامه به کودکی که هرگز زاده نشد، اوریانا فالاچییک مرد، اوریانا فالاچیبه سلامتی برادرم هیچ کس!، چارلز بوکوفسکیماهی مست، اورهان ولیزوزه، آلن گینزبرگ، با همکاری حسن علیشیریچشمان تو قاتل منند، مختوم قلی فراغیدیوارها سخن نمی گویند، احمد کایا، با همکاری آیدین آقاخانیجنس ضعیف، اوریانا فالاچیخدا در لباس کارگری، کارل سندبرگ
دسته بندی های کتاب پرنده بی پرنده
قسمت هایی از کتاب پرنده بی پرنده

هی بازیگر ! گریه نکن ! ما همه مون مثل همیم ! صبحا که از خواب پا میشیم نقاب به صورت می زنیم ! یکی معلم میشه و یکی میشه خونه به دوش ! یکی ترانه ساز میشه ، یکی میشه غزل فروش ! یکی رئیس کارخونه ، یکی یه قاتل شرور ! یکی وکیل ، یکی وزیر ، یکی گدا ، یکی سپور ! کهنه نقاب زندگی تا شب رو صورتای ماست ! گریه های پشت نقاب مثل همیشه بی صداس ! هر کسی هستی یه دفه قد بکش از پشت نقاب ! از رو نوشته حرف نزن ، رهاشو از پیله ی خواب ! نقشه ی یه دریچه ر رو میله ی قفس بکش ! برای یک بار که شده جای خودت نفس بکش ! کاشکی می شد تو زندگی ما خودمون باشیم بس ! تنها برای یک نگاه ، حتی برای یک نفس ! تا کی به جای خودمون نقابمون حرف بزنه ؟ تا کی سکوت رج زدن ، نقش نمایش منه ؟ آی نمایشنامه نویس ! نقش من به من بده ! نقش جدال آخر تن به تن به من بده ! می خوام همین ترانه ر رو صحنه فریاد بزنم ! نقابم پاره کنم ، جای خودم داد بزنم ! هر کسی هستی یه دفه قد بکش از پشت نقاب از رو نوشته حرف نزن ، رهاشو از پیله ی خواب نقشه ی یه دریچه ر رو میله ی قفس بکش برای یک بار که شده جای خودت نفس بکش

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب پرنده بی پرنده" ثبت می‌کند