از زمان اختراع سینماتوگراف توسط برادران لومیر و تولد سینما در سال 1898، متفکران و اندیشمندان بیشماری در تلاش بودهاند تا به ماهیت این پدیدهی نوظهور پیبرده و برای نیل به این هدف، به کاوش و پژوهش در چگونگی عملکرد و تأثیرگذاری آن بر مخاطبان پرداختهاند. سینما در گذر زمان، از یک طرف بهعلت پیدایش سبکهای هنری و فیلمسازی گوناگون نظیر امپرسیونیسم، اکسپرسیونیسم، مونتاژ، نئورئالیسم و مانند اینها و از طرفی دیگر بهدلیل تأثیرپذیری مستقیمش از پیشرفت تکنولوژی، با تغییرات فراوانی روبهرو شده است و المانهای متعددی نظیر صدا، رنگ، دکورها و گریمهای عظیم،جلوههای ویژهی صوتی و تصویری، پردههای سینما اسکوپ و آیمکس (IMAX) که از پردههای عادی عریضتر هستند و غیره به آن اضافه شدهاند. اما با این وجود، برخی از عناصر اولیه و بنیادین آن ثابت مانده و همچنان در تمام فیلمهایی که سالانه در سرتاسر جهان ساخته میشوند، قابل مشاهدهاند. یکی از مواد اساسی تشکیل دهنده در سینما، عنصر زمان است. همانطور که گفته شد، زمان در تمامی فیلمها وجود داشته و دیده میشود و امکان حذف آن (حداقل بهطور کامل) ممکن نیست زیرا درنهایت، ما اثر سینمایی را در قالب آن ادراک میکنیم. از این جهت، چه برای افرادی که به سینما بهعنوان یک علاقهی فرعی نگاه میکنند و چه کسانیکه قصد فعالیت در این حوزه بهعنوان حرفه را دارند، ضروری است که نگاه درستی به رابطهی سینما و زمان داشته باشند. کتاب «سینما و زمان»، نوشتهی کوئنتین تارانتینو ،کارگردان مشهور و زبردست سینما و با ترجمهی سیاوش جمادی، یکی از بهترین منابع با این موضوع است. این کتاب به زبانی ساده و روان از ماهیت زمان در سینما سخن بهمیان آورده و در این مسیر، خواننده خود را از راهی جذاب و لذتآفرین وارد وادی فلسفهی سینما میکند. نویسندهی این کتاب که خود هنرمند بزرگی در دنیای سینما محسوب میشود، از تجربیات شخصی خود، در نوشتن این کتاب بهرهبرده و اثری را خلق کرده که خواندن آن برای تمامی دوستداران سینما، تجربهای بهیادماندنی را رقم میزند.
کتاب سینما و زمان