1. خانه
  2. /
  3. کتاب چهار قطره خون

کتاب چهار قطره خون

نویسنده: علیرضا آذر
3.8 از 1 رأی

کتاب چهار قطره خون

Chahar Ghatreh Khoon
انتشارات: نیماژ
٪15
110000
93500
معرفی کتاب چهار قطره خون
"چهار قطره خون" مجموعه ای است از شعرهای "علیرضا آذر"، شاعر توانای معاصر که در زمره ی جدیدترین آثار خلق شده به قلم وی قرار می گیرد. این مجموعه ی صد صفحه ای که به همت نشر نیماژ به عرصه ی چاپ رسیده است، این بار اشعاری را از "علیرضا آذر" در برگرفته که از قالبی کلاسیک برخوردار هستند.
"علیرضا آذر" از جمله شاعرانی است که به سبب علاقه اش به شعرای مختلف پارسی سرا، به سبک های متنوعی نیز مسلط است. او از فروغ فرخزاد و حسین منزوی گرفته تا صائب و سعدی و حافظ، به تمام این شعرا عشق ورزیده و تلاش کرده که سبک های شعری آنان را درک و اجرا کند. در این کار نیز موفق بوده و قالب های شعری غزل، مثنوی، چهار پاره و شعر سپید را امتحان کرده و از پس این امتحان نیز سربلند بیرون آمده است. وی حتی در سرودن ترانه نیز تبحر خاصی دارد و برخی از ترانه های او توسط خوانندگان مطرح کشور به آثاری پرطرفدار تبدیل شده اند. اما "علیرضا آذر" در "چهار قطره خون" به سراغ قالب مثنوی رفته و تلاش کرده تا حرف دلش را این بار با چهارچوبی کلاسیک به خوانندگان ارائه کند. احساسات لطیف شاعر در ترکیب با قالب کلاسیک مثنوی، هشت شعر خواندنی و قابل تامل را پیش روی خوانندگان قرار داده که مجموعه ی "چهار قطره خون" را ساخته اند.
"نانحس"، "لحد"، "تاریک خانه"، "بی نامی"، "چار قطره خون"، "زخم بستر"، "دایره" و "آلبوم" که هشت مثنوی تشکیل دهنده ی این مجموعه هستند، غم زیبای شاعر را تمام و کمال به تصویر می کشند و رد آن را بر قلب و ذهن خواننده می گذارند.
درباره علیرضا آذر
درباره علیرضا آذر
متولد یک‌شنبه ۱۳ آبان ۱۳۵۸ و زاییده تهران دراندشت و شاعر کشم همانجا عاشقی کردم و عاشقانه نوشته ام هر چقدر شهر بزرگ تر شد برای من و خانواده ام جای کمتری داشت و حال حاشیه نشینم ،ولی در تهران زندگی میکنم هنوز . نفس هایم همانجا فرو میروند حتی اگر جای دیگری زیست کنم.
علیرضا آذر شاعر و خواننده، فرزند دوم خانواده ای چهارنفره در تهران است و یک خواهر کوچکتر از خود دارد. علیرضا آذر شاعرانی چون حسین مزنوی، حافظ، سعدی، صائب، فروغ فرخزاد، حسن حسینی،سلمان هراتی و قیصر را دوست دارد و به گفته خودش الگوی خاصی ندارد و بیشتر تحت تاثیر طیف دهه هفتاد کرج است و سبک موردهلاقه او مثنوی ، غزل، سپید، چارپاره است.
علاقه اصلی او به شعر است اما چون کتاب و نوشته ها در این زمانه کمتر دیده میشود او به دکلمه روی آورد و توانست در این کار موفق شود.
در سال ۸۹ در زمینه ترانه گام برداشت و تراک های معروف مثل تیتراژ پایانی سریال ستایش را سرود.
قسمت هایی از کتاب چهار قطره خون

کنار خودم می نشینم، کنارم شلوغ است/ و از سفره ی زندگی هرچه خوردم دروغ است/ خودم با خودم پشت میزم، غریبه م، مریضم/ اجازه دهید آخرین چای خود را بریزم/ خودم با خودم گوشه ای از غمم می نویسم/ هنوز عشق شعرم، برای نوشتن حریصم/ دلم آشیان ابابیل وهم و خیال است/ قسر رفتن از سنگ باران شعرم محال است

چرا هر مرد دین از خانه ات بدمست می آید/ سلام و سجده را ول کن چه داری پشت آن پستو/ که مولانا و خیام از سبویت جرعه می دزدند و/ از هر پنجره یک شمس سرکش می کشد یا هو

نظر کاربران در مورد "کتاب چهار قطره خون"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

فوووق العادست

1401/04/25 | توسطنازنین جمالی فر
0
|