کتاب منطق کاربردی

Practical logic
کد کتاب : 19443
شابک : 978-9645307774
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 375
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2000
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 16
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب منطق کاربردی اثر علی اصغر خندان

"منطق کاربردی" اثری از "علی اصغر خندان" که با هدف آموزش منطق برای افرادی که زمینه ی چندانی در آن ندارند، نگارش و تدوین شده است. "علی اصغر خندان" با نگاه به "منطق کاربردی" به عنوان یک ابزار اساسی در امر استدلال، مباحثه ی علمی، اندیشه و ارزیابی آن، این اثر را در اختیار خوانندگان قرار داده است. با توجه به این که تجربه ی موارد نامبرده شده، برای هر انسان اهل اندیشه ای قابل رخ دادن است، لذا کتاب "منطق کاربردی" به همه ی افراد نه فقط دانشجویان، تعلق دارد. با این حال به دلیل ساختارهای طراحی شده برای "منطق کاربردی" و به کار گیری مفهوم منطق در گفتمان های روزمره و رایج، این کتاب شایستگی های لازم را به عنوان یک اثر جهت تدریس دانشگاهی دارا بوده و با جهت گیری های کاربردی تلاش کرده تا مثال های فراوانی را در هر مبحث بگنجاند. این مواجهه با نمونه های فراوان عینی در تمرینات، سبب می شود تا خوانندگان علاوه بر مطالعه ی قواعد، نحوه ی به کارگیری آن در تجربیات معمول را نیز بیاموزند.
"علی اصغر خندان" این اثر را در چهار فصل تنظیم کرده که فصل یک آن با عنوان "منطق و تفکر"، بحث پیدایش علم منطق و شاخه های متنوع آن نظیر منطق ریاضی، اسلامی، مادی، کاربردی و... تجزیه و تحلیل می کند. فصل دوم و سوم کتاب به ترتیب به مفاهیم "تفکر در حوزه تصورات" و "تفکر در حوزه تصدیقات" پرداخته است و فصل چهارم کتاب "منطق کاربردی"، که از حجم بیشتری نسبت به سایر فصل ها برخوردار است، "مغالطات" نام داشته و انواع مختلف مغالطه را به صورت مشروح و مبسوط تحت بررسی قرار می دهد.

کتاب منطق کاربردی

دسته بندی های کتاب منطق کاربردی
قسمت هایی از کتاب منطق کاربردی (لذت متن)
دو ملاحظه انتقادی در پاسخ سنتی قابل بیان است: نکته اول، ارتباط منطقی بین دو حیثیت یاد شده است. مهارت منطقی مسبوق به معرفت منطقی است. ابهام، پیچیدگی و کاستی در قواعد منطقی، عامل مهم در ناتوانایی منطق دانان در مقام کاربرد آن قواعد است. تأکید بر قید «رعایت» نباید اثربخشی قواعد منطقی را نقدناپذیر کند. در موارد متعددی قواعد را به دلیل نارسایی آنها نمی توان به کار برد. به همین دلیل، منطق نیازمند بازسازی و تکامل است. دانش منطق از ارسطو تا رواقیان و مگاری ها، از آنها تا منطق دو بخشی ابن سینا و از آن تا منطق فرگه، از این نظر سیر تکاملی را پیموده و هر یک از این مکتب های گوناگون منطقی، نسبت به نظام های پیشین از اثربخشی بیشتری برخوردار است.

نکته دوم این است که پاسخ سنتی، توفیق نیافتن غالب منطق آموزان را در رعایت کردن قواعد منطقی تبیین نمی کند. تأکید بر اینکه قواعد منطقی، خود مصونیت آور نیستند، بلکه به وسیله رعایت آن قواعد می توان از خطا در امان ماند، این پرسش را بی پاسخ می گذارد که چرا با وجود این آموزش منطق، توانایی رعایت دقیق و به کارگیری سریع قواعد منطقی را به دست نمی آوریم؟ چرا نظام آموزشی منطق، فقط به کسب معلومات و معرفت منطقی می انجامد و مهارت منطقی را افزایش نمی دهد؟ چرا در برنامه های آموزش منطق، آن را به صورت کاربردی فرا نمی گیریم؟ این پرسش مهم بر حسب تصور فرد از منطق کاربردی، پاسخ معینی می یابد. دو تصور عمده از کابردی بودن منطق وجود دارد؛ تصوری که به ویژه تا دهه اخیر رواج داشته است و تصوری که امروز مورد توجه است. تصور نخست، کاربردی بودن منطق را از راه روش ها و ابزارهای خاصی در تعلیم منطق قابل حصول می داند. پس از آشنایی با قواعد منطقی، باید کوشید در عمل نیز آن قواعد را به کار بست و با تمرین هر چه بیشتر، مهارت استفاده از منطق را آموخت. برای این کار در کتاب های منطق کاربردی، اولا از به کار بردن اصطلاح های پیچیده فلسفی و مغلق گویی متداول در کتاب های منطقی خودداری می شود؛ ثانیا به بیان نکاتی بسنده می شود که جنبه کاربردی دارند و همین نکته ها نیز در قالب مثال های ساده و ملموس بیان می شود تا به این ترتیب، جنبه مهارتی در نوآموز منطق هر چه بیشتر پرورش یابد.