داستانی پر کشش و خواندنی از شاه جوانی که به تازگی تاج گذاری کرده و برای نخستین بار است که به خوابگاه شاه بزرگ راه یافته تا در آن جا استراحت کند، شاه جوان هنوز چشم برهم نگذاشته که سقف بالای سرش گشاده می شود و موجودی از آن خارج می شود. شبحی که به او هشدار می دهد مراقب اطرافیانش باشد. جوان همان شب به دالان بالای سرش پا می گذارد تا از این راه نسبت به احوال مردمش آگاه شود، اما پا گذاشتن به دالان اتفاقات ترسناکی را به دنبال دارد.
کتاب قصر جادو