این کتاب برای همه ی زنان است - در هر مرحله ای از چرخه ی زندگی. نتیجه ی مطالعات من در این کتاب حاوی اصول مقدماتی برای سازگاری با پیری یا رساله ای درباره ی چگونگی تربیت دختران در نوجوانی و یا کوششی برای اثبات این نکته نیست که زنان دارای ویژه گی هایی هستند که آن ها را بر مردان برتری می بخشد. در عوض، کوشش کرده ام بینشی پربار و بحث انگیز از زیست شناسی، روانشناسی و معنویت منحصر به فرد زنان ارائه دهم - یک حلقه ی بازخورد زیستی - روانی - روحی که استعدادهای مشخصی را به جنس ما اعطا می کند و در طول عمر به شکوفا شدن ادامه می دهد.
راجر و جولیا به طور دائم به سوی یکدیگر جذب می شوند و طی ماه بعد این جاذبه به نقطه ای می رسد که تقریبا هر ساعت بیداری آنها با فکر کردن به دیگری سپری می شود. آنها با هم کار می کنند، با هم غذا می خورند و به پیاده روی طولانی در مناطق روستایی می روند، ماجراهای زندگی، امیدها و رویاهای خود را با هم در میان می گذارند. به نظر می رسد در پیله ای، در خارج از زمان زندگی می کنند که در آن بقیه جهان در برابر رابطه رشدیابنده آنها عقب می نشیند. در حالی که هر دوی آنها پیش از این غالبا از روزهای کاری که دوازده تا چهارده ساعت طول می کشید احساس خستگی می کردند اکنون به نظر می آمد که به یک منبع انرژی مافوق انسانی متصل شده و وظایف درمانگاهی خود را بهتر و شادمانه تر انجام می دهند. آنها در پایان روز هنوز دارای انرژی هستند، بنابراین هر دو شب ها تا دیروقت با هم حرف می زنند و چیزی نمی گذرد که عاشق هم می شوند. با وجود این وقتی صبح فرا می رسد بدون توجه به کم خوابی شب قبل، دوباره سرشار از انرژی و کاملا بیدار و آماده انجام وظیفه به بهترین وجه هستند. خیلی بد است که شیفتگی را نمی توان در دل نگه داشت!