گوییم: شبانه روز معلول بازگشت آفتاب است به دوران کل به دایره ای که برای این روز و شب ابتدا فرض شده اعم از هر یک از دوایر ولی بدین شرط که هم ما آن را مبدا دانسته باشیم و هم عظیمه باشد زیرا هر دایره عظیمه ای بالقوه افق است یعنی ممکن است که برای محلی افق واقع شود؛ و فلک به دوران کل روی دو قطب خود به حرکت ظاهری و مرئی از مشرق به مغرب می رود. اعراب آغاز روز و شب را نقطه های مغاربت که بر دایره افق است فرض کرده پس، شبانه روز به عقیده آنان از آغاز غروب آفتاب است از افق تا غروب آفتاب فردا و آنچه ایشان را برای این امر وادار نمود این است که ماه های عربی مبتنی بر مسیر کره ماه است و از حرکت قمر استخراج می شود و اوایل ماه های قمری به رویت هلال منوط است نه به حساب و هلال در وقت غروب آفتاب دیده می شود و رویت هلال نزد تازیان اول ماه است. پس در نتیجه به عقیده تازیان شب پیش از روز شد و عادت ایشان در تقویم شب به روز به همین طریق جاری گشته است.
سلام منم همینطور 😇
سلام خیلی تعریف کتاب آثار الباقیه شنیدم واقعا مشتاق شدم بخونم استادمون توصیه کردند حتما بخونید