ایرانی مایل است رهبرش , رئیسش , سرپرستش و هرکسی که بالای سر اوست حتما شخصیت والدینی بسیار قوی داشته باشد. او را دعوا کند , تحکم کند و عندالاقتضاء کتک بزند ؛ ولی در عین حال , درست مانند یک پدر نیز محبت نماید , پول بدهد و ناز و نوازشی داشته باشد . از چنین شخصیتی لذت میبرد؛ خوشش می آید و در کنارش احساس آرامش میکند و می گوید : "بنازم! جوهر دارد , عرضه و لیاقت دارد." ایرانی کسی را که از موضع شخصیت والدینی به او تحکم کند و با ضرب شستی ثابت کند که بلوف نیست , بیشتر ارج میگذارد و بیشتر اطاعت میکند تا کسی که از موضع شخصیت بالغی بخواهد صرفا با احترام متقابل با او رفتار کند و نرم سخن بگوید : نه تشری یا نهیبی بزند و نه نوازشی یا مرحمتی نماید ؛ خودش کار کند و از او هم توقع کار داشته باشد. نه , هیچگاه چنین شخصی مورد پسند ایرانی نیست.
اوضاع ایران - بعد انقلاب - برای بعضی ها تعجب آور بوده است ؛ برای آنها که خیال میکردند تمام گرفتاری های مردم ناشی از سیستم سلطنت یا وجود شاه و یا استعمار امریکاست و توقع داشتند که با برچیده شدن بساط آنها همه چیز درست شود. اکنون با شناخت خلقیاتمان خوب میتوانیم موضوع را تحلیل کنیم و پاسخ خود را که چرا اوضاع مملکت درست نشده و حتی از بسیاری جهات خراب تر هم شده است , به دست آوریم . این شناخت به ما کمک میکند که گناه را هم به گردن شخص یا اشخاص مخصوصی نیندازیم , از دست کسی ننالیم و قبول کنیم که ... از ماست که بر ماست.
توصیه میکنم هر شب برنامۀ پاورقی رو از شبکۀ دو نگاه کنید تا اینقدر کشور خودمون رو عقب مونده ندونیم. اونموقع میفهمید که مردم کشورای خارجی، چقدر وضعشون خرابه.
پس کی
😂😂😂😂😂 بسیار بامزه
عالی و مفید و آگاهی بخش.
لطفا کتاب نقد تاریخ وسیاست در روزگار ایدولوژیها نویسنده، رمون آرون، را در سایت قرار دهید.
بسیار عالی و آموزنده تشکر از شما🙏🙏