کتاب «رستم و اسفندیار» ، برگزیده دوازده جلدی از داستان های شاهنامه ی حکیم ابولقاسم فردوسی شاعر و حماسه سرای قرن چهارم ایران است.این مجموعه با نثری ساده و امروزی روایت شده است. نبرد رستم و اسفندیار داستانی در شاهنامه ایرانی حماسی فردوسی است. روایتگر جنگ دو دولت ایران است. تفاوت با جنگ های دیگر این است که فقط جنگ سالاران درگیر دوئل هستند و لشکر هر دو ناظر است. علت جنگ نافرمانی رستم از پدر اسفندیار گشتاسپ پادشاه ایران است. وقتی گشتاسپ در ایران به قدرت رسید، همه کشورها به جز زابل وفادار بودند. اسفندیار مأمور شد تا به آن کشور حمله کند و رستم، رهبر زابلیان را زندانی کند. اسفندیار با عده اندکی حرکت کرد و در کنار رودخانه ای نزدیک شهر زابل اردو زد. او پسرش بهمن را فرستاد تا پیام شاه ایران را به سران زابل برساند. صحبت ها و صحبت ها سودی نداشت و دوئل بین دو گلادیاتور شروع شد. این نبرد چند روز به طول انجامید، گاهی اسفندیار پیروز می شد و گاهی رستم پیروز می شد اما عاقبتش معلوم نبود. رستم از این نبرد سخت به زال شکایت کرد. زال از سیمرغ کمک گرفت و سیمرغ رستم را نصیحت کرد که پیروز شود، اما گفت عواقب قتل اسفندیار سخت خواهد بود.
کتاب رستم و اسفندیار