با نگاهی به مسیری که روحانیت و مرجعیت در تاریخ متأخر ایران طی کرده و پایگاه و جایگاهی که اکنون در جامعه ایران دارد، می توان از یک دوراهی بر سر راه روحانیت سخن گفت: نخست، پذیرش ایفای نقش در قالب یک نهاد مدنی و ادغام و مشارکت در ساخت فعال جامعه مدنی نحیف اما در حال تکوین و توسعه ایران؛ و دوم، باقی ماندن بر میراث گذشته و کوشش برای تداوم نقش آفرینی به عنوان یک گروه منزلتی با حفظ امتیازها و خصایل مألوف در جهان جدید. این یک انتخاب تعیین کننده برای نهاد روحانیت در جامعه ای است که در حال انتقال از وضعیت پیشین به دورانی جدید است.
کتاب دوراهی روحانیت