یک مثل قدیمی داریم که میگوید : وقتی گوشت نیست ، بادنجان سالاره ! داستان این آقا هم مصداق همین مثل هست ، وقتی هر چه منتقد با سواد در ایران بوده چون مطابق نظرات آقا بالا سرها نظر نداده اند مطرود شده اند و تریبون تمام و کمال در اختیار مسعود فراستی قرار گرفته ، یک عده که هیچ دانشی راجع به سینما ندارند به او لقب استاد داده اند ! کسی که در طول این چهار دهه ، بیشترین ضربه را به سینمای مستقل ایران وارد کرد و یک تنه سهممهمی در نزول سینمای ایران به آنچه امروز هست بر عهده داشت... نه مهرجویی را قبول دارد ، نه زنده یاد کیارستمی ، نه اصغر فرهادی و نه هیچ فیلمساز مستقل دیگر را. ایشان البته استادی چون مارتین اسکورسیزی را هم قبول ندارد!و برای این که اظهاراتش باورپذیر جلوه کند ، سال هاست پشت نام چند فیلمساز بزرگکلاسیک قایم شده است. هیچکاک ، برگمان ، وایلدر ، فورد و یکی دو نفر دیگر.. جالبتر این که این آقا مجاز است به هر هنرمندی و هر اثر هنری هر طور میخواهد توهین کند ، اما یک بار که یک نفر پیدا شد جلوی او به ایستد ، از برنامه اخراجش کردند ! بله ، این است دموکراسی...
موجود نمیشه ؟
اصلا اینا کتاب ندارن
یعنی کلا دیگه چاپ نمیشه؟
من دنبال جلد دوم بودم!
کی میاریدش؟
موجود کنید