یک تاجر باهوش می داند که کدام تجارت خوب است و کدام بد و یک سرمایه گذار باهوش می داند که کدام شرکت قیمت بالا دارد عرضه می کند و کدام شرکت قیمت خوب و مناسب. بنابراین برای اینکه یک سرمایه گذار خوب باشید باید یک تاجر خوب هم باشید و شرکت خوب را از بد بتوانید تشخیص دهید و زمانی که می خواهید سهام شرکتی را بخرید باید سرمایه گذار هوشیاری باشید که بدانید قیمت بالاست یا قیمت واقعی و مناسب است. اگر این دو استعداد با هم ترکیب شوند می توانید میلیاردر شوید و این کار سختی نیست. وارن در اوایل کارش فقط به سابقه مالی یک شرکت توجه می کرد و به محصولاتی که تولید می شد توجهی نداشت. مربی او گراهام بر این باور بود که اعداد و ارقام مهم است و به خود تجارت شرکت توجهی نداشت و تمایزی بین انواع محصولات همچون پوشاک که اقتصاد بلند مدت تری دارند با کالاهای مصرفی و انحصاری همچون کوکاکولا که اقتصاد بهتر و در عین حال کوتاه مدت دارد قائل نبود. اما وارن به مرور با درگیری بیشتر در تجارت تشخیص داد که شرکت ها با مزیت رقابتی متفاوت تر هستند. گراهام هر چیزی را خرید و فقط قیمت ارزان سهام برایش مهم بود. وارن فقط به شرکت هایی توجه داشت که انحصاری بودند و مزیت رقابتی داشتند و اصلا صبر نمی کرد که سهام آن ها ارزان شود. آنچه که برایش مهم بود قیمت مناسب بود و او آن سهام ها را برای مدت طولانی نگه می داشت و بهره قابل توجهی می برد.