در کتب تاریخ نوشته اند که شاه حیدر، پدر شاه اسماعیل صفوی در خواب دید که سپاهیانش کلاه سرخ بر سر دارند، چون بیدار شد فرمان داد کلاه هایی از ماهوت سرخ دوازده ترک که نشان شیعه دوازده امامی است برای سپاهیانش ساختند و به قزلباش موسوم گردیدند. به نظر ما کلمه قزلباش، ترکی شده (زرین کلاه) است که شعار و امتیاز جد اعلای صفویه، فیروز شاه زرین کلاه بود، و زرین کلاه یا زرینه کفش، امتیازات خاندانی بود که از ریشه پادشاهان ایرانی بودند و مانند آن در ترکی «قزل ایاغ» است که به معنی زرین کفش می باشد. پس همان طور که مقصود از قزل ایاغ، پای سرخ نبوده و کفش طلایی است، قزل باش نیز به معنی زرین کلاه می باشد. کلمه قزلباش در اوایل صفویه خاص سپاهیان ایشان بود، اما کم کم شامل همه مملکت ایران گردید چنان که در پایان عصر صفویه، ایران را مملکت قزلباشید، و ایرانیان را قزلباش می خواندند و در هندوستان مسجد و تکیه ایرانیان را مسجد و تکیه قزلباشها می خوانند.
کدام نشر بهتره دوستان
درود به روان پاک نویسندش. به نظر من از خیلی از رمانهای معروف مثل کلیدر و شوهر آهوخانم و... بهتر بود.بخونید واقعا عالیه
کتاب جالبی ست و شما را جلب میکند،در کل از بهترین رمان هایی ست که خوانده ام و هر لحظه هیجانی برای شما دارد که از جا میپرید! این را بدانید ولی اگر وسطها یکم کند شد دلزده نشوید با قدرت ادامه دهید ببینید چه میشود.