فرض کنید شخصی که زبان فارسی را به طور کامل بلد نیست ، از ما بپرسد که "صندلی چیست ؟" و ماهم زبانی جز فارسی بلد نباشیم . در چنین شرایطی دو امکان برای توضیح "معنی" صندلی پیش رو خواهیم داشت ؛ یکی استفاده از زبان و دیگری استفاده از جهان خارج از زبان . ما می توانیم به کمک واژه های دیگری از زبان فارسی ، معنی "صندلی" را برای او توضیح دهیم . این همان کاری است که معمولا در فرهنگ های لغت یک زبانه نیز انجام می دهند ؛ یعنی به کمک نشانه های دیگری ، سعی می کنند تا معنی نشانه ای را توضیح دهند ، ولی ما می توانیم از جهان خارج از زبان نیز استفاده کنیم ؛ تصویری از یک صندلی بکشیم و به این شخص نشان دهیم ، یا اگر صندلی ای در آن نزدیکی باشد ، به آن اشاره کنیم ، یا با دست ، شکل یک صندلی را در فضا رسم کنیم و ادای این را در آوریم که مثلا روی آن می نشینیم.