1. خانه
  2. /
  3. کتاب روی جاده ابریشم شعر

کتاب روی جاده ابریشم شعر

نویسنده: محمد قهرمان
3.4 از 1 رأی

کتاب روی جاده ابریشم شعر

Rooye Jadde Abrisham-e Sher
انتشارات: جمهوری
٪15
250000
212500
درباره محمد قهرمان
درباره محمد قهرمان
محمّد قهرمان زادهٔ ۱۰ تیر سال ۱۳۰۸ در تربت حیدریه ـ درگذشتهٔ ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۲، شاهزاده قاجار، پژوهشگر، مصحح و شاعر خراسانی است. او در ۱۰ تیر ۱۳۰۸ در روستای امیرآباد، واقع در هشت کیلومتری جنوب تربت حیدریه) متولد شد. در پنج سالگی مادرش درگذشت و در سیزده سالگی پدرش، و پس از آن خواهر بزرگش سرپرستی او را به عهده گرفت. در سال پنجم دبیرستان در مشهد با مهدی اخوان ثالث هم‌کلاس شد و این دوستی ادامه یافت. سال ششم ادبی را در دبیرستان البرز تهران به پایان رساند و سپس در دانشکدهٔ حقوق دانشگاه تهران در رشتهٔ قضایی ادامه تحصیل داد، امّا هرگز دنبال کار حقوقی نرفت و فقط به شعر پرداخت.
وی از آذر ۱۳۴۰ به مدّت ۲۷ سال تا بازنشستگی به‌عنوان کتابدار دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه فردوسی مشغول به فعالیت بود. علاقهٔ محمد قهرمان در سرودن شعر، در غزل و به‌ویژه سبک هندی به اندازه‌ای بود که یکی از شعرای بنام غزل‌سرای هندی شد.
او زبان بومی تربت حیدریه را به خوبی می‌دانست و بسیاری از اشعار وی که به زبان محلی سروده شده‌اند، در ردیف اول شعر بومی قرار دارند.
از سال ۱۳۳۹ در منزل شخصی‌اش انجمن ادبی به‌صورت هفتگی برگزار می‌شده‌است. وی در سال ۱۳۳۸ با نوهٔ عموی خود به‌نام فرشته قهرمان ازدواج کرد و مقیم مشهد شد. در تاریخ ۲۹ آذر ۱۳۸۴ از سوی دانشگاه فردوسی مشهد و سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان خراسان رضوی و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی در محل دانشگاه مشهد از وی قدردانی به‌عمل آمد. او صاحب تألیفات ارزنده‌ای از جمله چند مجموعه شعر است. در کارنامهٔ او همچنین تصحیح و چاپ چند دیوان از شاعران مختلف به‌چشم می‌خورد. کتاب «روی جادهٔ ابریشم شعر» وی در نهمین جشنوارهٔ بین‌المللی شعر فجر به‌عنوان اثر برگزیده در حوزهٔ شعر معرفی شد.
محمدرضا شفیعی کدکنی در مورد محمد قهرمان می‌گوید: «در این خصوص حتی ملک‌الشعرای بهار آن خصوصیت یک شاعر محلّی را به‌صورت کامل، آن گونه که قهرمان دارد، ندارد.»
دسته بندی های کتاب روی جاده ابریشم شعر
قسمت هایی از کتاب روی جاده ابریشم شعر

ابر سیاه می رسد از راه ، همراه با ترنم باران ای باغ پرشکوفه سر سبز ، بگشا بغل به روی بهاران گیسوی سبزه و رخ گل را ، شوید چو دست و بال خس و خار ریزد به دشت و کوه ، طراوت ، موج گشاده دستی باران حیران به راه دوخته ام چشم ، در انتظار پیک و پیامی اما نمانده نقش قدم نیز ، از کاروان رفته یاران

نظر کاربران در مورد "کتاب روی جاده ابریشم شعر"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

قهرمان همیشه قهرمان در یاد و خاطر ما

1403/07/19 | توسطکاربر سایت
0
|