کارتن خوابی اصطلاحی است که ما را به یاد بی خانمانی می اندازد. اما ضرورتا فرد کارتن خواب، بی مسکن نیست. بخش بزرگی از کارتن خواب ها، از خانواده خود طرد شده اند؛ بنابراین در موضوع کارتن خوابی، بیش از آنکه محرومیت از مسکن به دلایل اقتصادی مدنظر باشد، محرومیت اجتماعی از سکونت مطرح است. گرچه وظیفه شهرداری ها در قبال کارتن خواب ها را می توان به اسکان در سرپناه موقت و اطعام آنان محدود دانست، اما تا زمانی که سیاست گذاری اجتماعی زمین? بازگشت این گروه از شهروندان به خانواده را فراهم نسازد، چرخ? پر هزینه و کم اثر رفت و آمد کارتن خواب بین خیابان و گرم خانه ادامه خواهد یافت. ضمن اینکه ارائه خدمات اسکان و اطعام برابر استاندار های مورد انتظار، می تواند جاذبه ای برای مهاجرت تهیدستان از شهرستان ها و یا حتی از خانه های خود به سوی گرم خانه ها باشد و مدت اقامت آنان را از دوره ای کوتاه به دوره ای بسیار طولانی سوق دهد. از سوی دیگر، بیم آن می رود که سایر سازمان ها، شرکت ها، صنایع و حتی شهروندان، با این استدلال که مراکزی برای رسیدگی به وضعیت کارتن خواب ها، وجود دارد، از مسئولیت اجتماعی خود در قبال آسیب دیدگان جامعه غفلت کنند؛ بنابراین، سیاست گذاری اجتماعی در قبال کارتن خواب ها، نباید محدود به جذب، اسکان و اطعام این گروه از شهروندان توسط شهرداری شود، بلکه باید با رویکردی جامع تر به موضوع کارتن خوابی، فرایند های مرتبط با موضوع را واکاوی کند و مسئولیت تمامی ارکان و اجزای نظام اجتماعی را در قبال آن روشن سازد، زیرا این مهم با جذب، اسکان و اطعام پایان نمی یابد، بلکه پیشگیری از طرد و فراهم سازی زمین? بازگشت به خانواده را نیز دربر می گیرد. در این کتاب علاوه بر مفاهیم نظری و قانونی موضوع بی خانمانی، آثار بی خانمانی نیز بررسی و تجربه سیاست گذاری های انجام شده برای این مسئله نیز ارزیابی شده است و...
کتاب بی خانمانی و سیاست گذاری اجتماعی