همانطور که "سید حسین نصر" در کتاب "علم و تمدن در اسلام" استدلال نموده، مسلمانان نه تنها مقادیر زیادی از آثار یونان باستان را ترجمه کردند ، بلکه مکتب فکری مستقل خود را نیز توسعه دادند. هدف این کتاب توصیف "علم و تمدن در اسلام"، از قرن هشتم تا هفدهم هجری ، در زمینه های علوم، دین شناسی و فلسفه بود. "سید حسین نصر" برای تقویت این توصیفات، جستارهای مقدماتی و مفصل بسیاری را در سراسر کتاب ارائه داده است.
هدف علم اسلامی دستیابی به کمال معنوی و نشان دادن وحدت همه چیز بود. مفهوم وحدت منجر به مطالعات تخصصی اندکی شد زیرا اندیشمندان بزرگ به همه نوع دانش توجه داشتند. این دانش برای کمک به آن ها در دفاع از ایمانشان هنگام مواجهه با بحث های مذهبی مسیحیان یا یهودیان بود. آن ها از منطق و استدلال یونانیان باستان استفاده کردند تا در این مباحث پیروز شوند و در عین حال آن ها را به کمال معنوی و خدا نزدیک کنند.
این ایده هم یک نقطه ی قوت و هم یک ضعف بود. ارتباط دانش و معنویت به آن ها اجازه می داد تا در محدوده ی مذهب خود آثار علمی بسیاری را مطالعه کرده و بنویسند. این دیدگاه دانش محور از سوی مسیحیان پذیرفته نشد و در نتیجه ، با اعتقاد به حقایق الهی وحی ، پیشرفت در غرب کند شد. ماهیت مقدس دانش نیز یک ضعف بود زیرا علم اسلامی هنوز توسط یک نیروی مافوق طبیعی یا معنوی هدایت می شد و این در نهایت توانایی آن ها را برای توسعه ی بیشتر علم محدود می کرد. "سید حسین نصر" در کتاب "علم و تمدن در اسلام" ابعاد بیشتری از این مساله را تشریح می کند.
کتاب علم و تمدن در اسلام