آهنگ محزون و غمگین، اطلاعاتی را از راه گوش به ساختار ذهنی و روحی ما می رساند که ما را غمگین می سازد. اما آهنگهای ریتمیک (ضربی)، شاد و نشاط آور اطلاعاتی می دهد که به قول سعدی، سرو در باغ به رقص می آید و بید و چمن، چه رسد به انسان و حیوان. رنگها هم حاوی اطلاعاتی هستند که در دگرگونی احوال انسان موثر هستند. پایه رنگ درمانی بر همین اطلاعاتی قرار دارد که رنگهای مختلف به انسان انتقال می دهند. امواج الکترومغناطیس هم اطلاعاتی را به انسان، حیوان، گیاه و جماد، انتقال می دهند. امواج الکترومغناطیس عبارتند از پرتوهای کیهانی و گاما، اشعه ماوراء بنفش، اشعه ایکس، نور قابل رویت، امواج مادون قرمز، و امواج هرتز یا امواج رادیو و تلویزیون. لایال واتسون، در کتاب "فوق طبیعت" می نویسد: «اندام واره زنده (ارگانیسم)، از میان امواج الکترومغناطیس محیط خود، فرکانسهایی را انتخاب می کند که بهترین اطلاعات را دارد. تشعشعات مادون قرمز، و ماوراءبنفش از سد اندام واره عبور نکرده و حذف می شوند، اما نور عادی به راحتی عبور می کند. امواج الکترومغناطیس منبع هوش و بالقوه حیات است.» با توجه به قضیه فوق، آیا امواج الکترومغناطیس موجب پدید آمدن حیات بر روی زمین و یا جاهای دیگر کیهان شده اند؟ پرسش دیگر اینکه آیا ممکن است اطلاعات حاصل از امواج الکترومغناطیس ضمن پیدایش ملکولهای حیات موجب جهش ژنتیک در موجودات شده باشد؟ نگارنده بر این باور است که ترکیبی از اطلاعات، امواج الکترومغناطیس و امواجی که دارای ساختار موسیقیایی هستند موجب پدیدار شدن حیات در سیاره زمین شده و به ارگانیزم زنده (انسان، حیوان و گیاه) جان داده است. در خصوص جهش ژنتیک، برخی از پژوهشگران بر این باورند که تشعشعات ابرنواخترها که به زمین رسیده و می رسد، موجب جهش ژنتیک در موجودات کره زمین شده و می شوند. در این باره بعدا بیشتر خواهم نوشت. اطلاعات و آگاهی کیهانی به امواج شکل می دهند. الکترون وقتی موج است، دارای ارتعاش موسیقی است. نه تنها الکترون، بلکه اتم (پروتون، و نوترون) هم وقتی حالت موجی دارند، دارای ساختار ارتعاشی موسیقیایی هستند. پس این ارتعاش که دارای ماهیت موسیقیایی است، نه تنها حیات، بلکه کل هستی را می سازد. کریستوفر برد، و پیتر تامپکینز، نویسندگان کتاب "زندگی اسرارآمیز گیاهان" می نویسند: «یک کتاب بسیار قدیمی وجود دارد، به نام، "کتاب اسرار انوخ" در این کتاب نوشته شده، "هر آنچه که در این جهان هست، از یک بوته کوچک علف، تا ستاره آسمان، دارای روح، و فرشته مخصوص است" و از قول هرمس می نویسد که "گیاهان زنده اند، مغز و روح دارند. درست مانند حیوان، انسان و موجودات برتر."»