پایتخت جدید ایران از همه حیث بر سیلک ترجیح داشت، جز اینکه در راه تورانیان قرار گرفته بود. سکنۀ کنار دریاچۀ «هامون» وقتی دریافتند ایران بان پایتخت خود را به سرزمین آن ها منتقل می کند، خیلی مسرور شدند و آن واقعه را از مواهب خورشید دانستند و اطمینان حاصل کردند که ایران بان بعد از اینکه به کنار دریاچۀ هامون منتقل شد، مانع از تهاجم تورانیان خواهد گردید. هنگامی که پایتخت ایران به ساحل دریاچۀ هامون منتقل شد، تمدن ایرانیان قوام گرفته بود و ملت ایران به معنای واقعی کلمه یک ملت متمدن به شمار می آمد؛ زیرا علاوه بر اینکه در شهر زندگی می کرد، فلز می ساخت و زراعت می کرد و جانوران اهلی را پرورش می داد و پارچه می بافت. ولی در مشرق پایتخت ایران تورانیان زندگی می کردند که نه اهل زراعت و دام پروری بودند، نه فلز می ساختند و نه می توانستند پارچه ببافند؛ فقط از آتش استفاده می کردند و رسم استفاده از آتش را از ایرانیان فرا گرفتند. چند ماه بعد از انتقال ایران بان به کنار دریاچۀ هامون، بزرگ ترین حملۀ «تورانیان» به ایران _که می توان آن را نخستین تهاجم وسیع قوم توران دانست_ شروع شد و هزارها تن از مردان و زنان گرسنۀ تورانی برای سیر کردن شکم و به یغما بردن هرچه می توانستند، به پایتخت ایران _که به مناسبت اسم زاب بعدها موسوم به کشور زاب و «زابلستان» شد_ حمله کردند. رود دوم دختر ایران بان صنعتی را که در شهر گیان به وجود آورده بود در زابلستان رواج داد؛ می دانیم که آن صنعت پارچه بافی است. تم شوهر رود دوم که گفتیم جوانی بود قوی البنیه، به دلیل قدرت جوانی و نشاط نمی توانست آرام بگیرد و بعد از اینکه با زن و فرزندانش به کنار دریاچۀ هامون منتقل شد، چون دیگر اوقاتش را صرف حجاری نمی کرد (زیرا ایرانیان ادوات لازم را با مس می ساختند)، در دشت های اطراف دریاچۀ هامون گردش و شکار می کرد. او ضمن گردش و شکار، خود را به مناطق شمالی رساند که کوه داشت. باید دانست که وضع اراضی ایران در قدیم با امروز فرق داشت، حتی از صد سال قبل تا امروز در اراضی ایران تفاوت محسوس پدیدار شده است. تغییر اراضی ایران قسمتی مربوط به طبیعت بود و قسمتی مربوط به مردم. طبیعت بر اثر عارضۀ استحاله _که در زبان انگلیسی موسوم به «ای روشن» است_ قسمتی وسیع از خاک ایران را تغییر داد. رطوبت زمین از بین رفت و اراضی مستور از جنگل و مرتع مبدل به بیابان شدند. مردم هم به این دلیل که نمی توانستند پیش بینی کنند که در آینده زمین های ایران چطور خواهند شد، به استحالۀ زمین کمک کردند و جنگل ها را از بین بردند و مرتع ها را خشک نمودند؛ در نتیجه، در ایران بیابان های وسیع و خشک به وجود آمدند.
اگه دنبال چیزی هستی نباید برای کتابهای استاد منصوری وقت بذاری ولی اگه بین سریال دیدن و بازی با گوشی و کتاب خوندن مرددی مطمئنا بهتره کتاب بخونی. فقط به این شرط که دنبال چیزی نباشی. تاریخ، حقیقت، فرهنگ و هر چیز اصیل دیگر. در همین تیکه کوتاه کلی به ترکان حمله کرده، به قومی که تمام افتخارات فرهنگی و سیاسی ایران مدیون اوناست اونوقت دوستی نظر گذاشته که بدون تعصب نوشته شده.
جناب صمدیان، خودم ترک هستم ولی تمامش مدیون نیست . در واقع اگر از ۲۵۰۰ سال پیش در نظر بگیریم ۱۰۰۰ سال اخیر رو عصر ترکان میشه نام نهاد . متاسفانه اجل به استاد منصوری فرصت نداد تاریخ هزاره اخیر را به رشته تحریر درآوردند وگرنه قصدشان بر این بود تاریخ ایران تا پایان عصر پهلوی رو مکتوب کنند
استاد منصوری این همه درباره شاه اسماعیل و شاه عباس و نادرشاه کتاب ترجمه و تالیف کرده و چقدر تعریف و تمجید آنها رو کرده . هرسه این پادشاهان ترک بودن. حتی از آغا محمدخان قاجار تمجید کرده و اون رو زیرک و نابغه سیاسی معرفی کرده تا جایی که خودش مورد انتقاد قرار گرفت . انصاف چیز خوبیست.
اعتراف نشان از شجاعت و مسئولیت پذیری است .... در این چند هزار سال تاریخ ایران اقوام زیادی وارد این سرزمین شده اند که بعد از استقرار یافتن شان و بعد از ایرانیزه شدن و یکی شدن با مردم کهن ایران، حتما تاثیرات مثبت فراوانی در این کشور و در راه حفظ اون داشته اند، اما تا قبل از آرامش یافتن ، ورودشان با قتل و غارت و تجاوز فراوانی همراه بوده که تاثیر آنها صدها سال بر پیکره ایران مانده بوده . ایرانی که از هزاران سال قبل از حمله این اقوام صاحب فرهنگ و تمدن کم نظیر بوده . ما میراث دار و فرزندان همه اون آدمها هستیم و حتما در این لحظه که صحبت میکنیم بجز برادری و خون مشترک چیزی بین ما نیست اما نقد تاریخی و بیان وقایع و انکار نکردن اون وقایع برای آموختن از تاریخ و حفظ و قدردانی از چیزی که الان برایمان باقی مانده واجب هست.
سلام من کتاب سرزمین جاوید رادرسال 58مطالعه کردم بی نهایت لذت بردم ازفرهنگ وتمدن کهن. ایران زمین بااطلاع شدم.دراین مدت خیلی دنبال خرید این کتاب بودم تااینکه توانستم این کتاب را سفارش بدهم .امید وارم بزودی بدستم برسد
اصل این کتاب سرزمین جاوید شیش جلد بوده که من قبلاً آن را خوانده ام ولی چطور به چهار جلد تبدیل شده ، ؟
اصل این کتاب به انگلیسی حدود ۲۵۰ صفحهست ولی در اینجا شده ۲۵۰۰ صفحه!
با سلام این کتاب بر اساس آخرین یافتههای باستان شناسی مخصوصا سیلک است که قدمت تمدن ایران را چندین هزار سال قبل از سومریان هم حتی میبره و امسال هم در غرب زاگرس حوالی خرم آباد قدمت به 63 هزار سال قبل هم رسید که اخبار کشورمون نشون داد پاینده ایران
من با این کتاب با کوروش کبیر ، داریوش ، تخت جمشید ، خشایار شاه آشنا شدم . و خیلی از شخصیتها و اماکن دیگر
با احترام و افتخار من این کتاب خوندم ، البته از کتابخانه پدرم برداشتم .
نشر نگاه 335 صفحه کمتر از نگارستان کتاب داره ؟! نگاه سانسور کرده یا نگارستان کتاب زیادی چاپ کرده ؟!
درود ، این چهار جلد کتاب بدون غرض و تعصب ناسیونالیستی بوسیله سه باستانشناس غیر ایرانی متخصص و دلیل و ادله بیان شده و استاد منصوری دخل و تصرفی در آن نداشته بلکه با ترجمه روان و زیبا حق مطلب را بدرستی ادا نمودهاند.
کسانی هم که فکر میکنن استاد منصوری تاریخ نمیدونسته یا اینکه ارزش تاریخی آثارش کمه ( برای همه کتابها ) در مورد کتاب سرزمین جاوید میتونن کتاب « مبانی تاریخ ساسانیان از کلاوس شیپمان - نشر فروزان » رو تهیه کنن و مطالعه کنن تا به یافتههای کریستنسن و ... که مبنای نگارش کتاب سرزمین جاوید بخش ساسانیان بوده پی ببرن!
کتاب مذکور تالیف و ترجمهای در خور تحسین است که نه تنها اطلاعاتی از تاریخ کشورعزیزمان ایران در اختیار خواننده قرار میدهد بلکه با مقایسه اسناد تاریخی و نگاشتههای چند مورخ مختلف، منبعی نسبتا صحیح از ثبت رویدادهای تاریخی ایران به نظر میرسد و اما گاهی با تکرار پارگرافهایی که در صفحات قبلی ذکر شده و مطلب به نظر خواننده کتاب رسیده است باعث کسالت میگردد. #معرفی_کتاب_با_ایران_کتاب
در سایت ایران کتاب ، خاطرات آقای علی بهزادی موجود است که فصلی به ذبیح اله منصوری اختصاص دارد فایل صوتی آن هم موجود است بخوانید یاگوش کنید چشمانم بارانی شد
بهترین رمان تاریخی دربارهی تاریخ باستان ایران ؛ از شروع زندگی در فلات ایران تا شاپور دوم ساسانی
مستند است یا خیالبافی؟
دوست عزیز، آقای ذبیح الله منصوری با استفاده از اسناد تاریخی به گسترش کتابها میپرداختن ( به دلیل اینکه نویسنده غربی در بیان شواهد تاریخی شیطنت کرده یا به اصل بیان تاریخی توجه کافی نداشته ) و اینکه با استفاده از ذوق و لطایف ادبی خودشون صحنهها رو مفصلتر و جذابتر روایت میکردن نه اینکه حقایق تاریخی رو قلب کنن یا وارونه جلوه بدن ! لطفا در مورد آقای منصوری با احترام به نقد بپردازین و تحقیق کافی کنین لطفا!
مثلا در همین کتاب ذبیح الله منصوری با منطق و سند تاریخی به نقد تاریخ هرودوت میپردازه و گفتههای هرودوت در مورد کوروش هخامنشی رو سربسته قبول نمیکنه و دلیل میاره که کتیبه هایی که در نیمه دوم قرن بیستم پیدا شده ( بیش از ۱۵ هزار کتیبه از بابل و شوش و بین النهرین ) موید اینه که که کوروش بعد از فتح شهرها اونها رو ویران نکرده چونکه مورخهای قرون بعد از کوروش از نزدیک شهرها رو توصیف کردن که یعنی سالم مونده بودن و گفتههای هرودوت و گزنفون یونانی دشمنی با ایران بوده و نه اصل تاریخ . حالا اون هایی که تاریخ خشک میخونن توی همون جاهلیت هرودوت و گزنفون بمونن . استاد منصوری نابغهی زمان خودش بود و خدا در آخرت هم جزای کار ارزنده اشون رو میدن !
و اینکه : تالیف این کتاب ۲۰ سال از عمر استاد منصوری رو گرفت و ایشون صرفا یک مترجم خشک و خالی نبودن برای این کتاب و این مدت نشون میده که چقدر برای بیان تاریخ اجدادمون وقت گذاشته و احترام قائل شده و ده یال با فردوسی شدن فاصله داشته و تمام
اصلا خیالبافیه ، مجبور نیستی بخونی
این چهار جلد عالی هست بهترین کتای برای مطالعه تاریخ