کتاب تولد نوزاد جدید; کتاب تولد نوزاد جدید

کتاب تولد نوزاد جدید

Birth of a new baby
اولین تجربه های تو 5

کد کتاب : 35120
مترجم :
شابک : 978-9644175275
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 16
سال انتشار شمسی : 1401
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 11
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت
کتاب در استخر شنا; کتاب در استخر شنا
در استخر شنا
In the swimming pool
اولین تجربه های تو 3

کد کتاب : 35118
مترجم :
شابک : 978-9644175251
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 16
سال انتشار شمسی : 1401
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 12
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت
کتاب سوار شدن به هواپیما; کتاب سوار شدن به هواپیما
سوار شدن به هواپیما
Board the Plane
اولین تجربه های تو 4

کد کتاب : 35119
مترجم :
شابک : 978-9644175268
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 16
سال انتشار شمسی : 1401
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 10
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت
کتاب در مطب دکتر; کتاب در مطب دکتر
در مطب دکتر
In the doctor's office
اولین تجربه های تو 6

کد کتاب : 35122
مترجم :
شابک : 978-9644175282
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 16
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1989
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 79
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت
کتاب در آرایشگاه; کتاب در آرایشگاه
در آرایشگاه
In the barber shop
اولین تجربه های تو 2

کد کتاب : 35116
مترجم :
شابک : 978-9644175244
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 16
سال انتشار شمسی : 1401
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 10
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت
کتاب در دندان پزشکی; کتاب در دندان پزشکی
در دندان پزشکی
Going to the Dentist
اولین تجربه های تو 7

کد کتاب : 35124
مترجم :
شابک : 978-9644175299
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 16
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1987
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 14
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت
کتاب روز اثاث کشی; کتاب روز اثاث کشی
روز اثاث کشی
Moving House
اولین تجربه های تو 9

کد کتاب : 35126
مترجم :
شابک : 978-9644175312
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 16
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1984
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 9
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت
کتاب در بیمارستان; کتاب در بیمارستان
در بیمارستان
Going to the Hospital
اولین تجربه های تو 8

کد کتاب : 35125
مترجم :
شابک : 978-9644175305
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 16
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1987
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 10
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت
کتاب اولین روز مدرسه; کتاب اولین روز مدرسه
اولین روز مدرسه
Going to School
اولین تجربه های تو 10

کد کتاب : 35127
مترجم :
شابک : 978-9644175329
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 16
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1985
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 12
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت
کتاب در مهد کودک; کتاب در مهد کودک
در مهد کودک
In kindergarten
اولین تجربه های تو 1

کد کتاب : 35115
مترجم :
شابک : 978-9644175237
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 16
سال انتشار شمسی : 1401
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 19
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب در مهد کودک اثر نیکولا اسمی

در کتاب "در مهد کودک"، ما با سفر نخستین پسر کوچولو به مهدکودک آشنا می‌شویم. در این داستان، پسر کوچولو تصمیم می‌گیرد برای اولین بار به مهدکودک برود، اما حس نگرانی و ترس را در خود احساس می‌کند. حتی خرسی که همراهش است، از این تجربه ترسیده و نگران است. مادر پسر کوچولو او را به خانم مربی مهدکودک معرفی می‌کند و خودش به راه می‌افتد.

در مهدکودک، هر کودک یک چوب لباسی دارد که می‌تواند لباس‌هایش را روی آن آویزان کند. پسر کوچولو با سرعتی غیرمنتظره، با دیگر کودکان دوست می‌شود و با هم بازی‌های آبی جذابی را تجربه می‌کنند. خانم مربی با حضورش کمک می‌کند تا کودکان نقاشی کنند و سپس به زمین بازی می‌روند تا از بازی‌های فراوان لذت ببرند. در انتهای روز، خانم مربی برای کودکان یک داستان جذاب می‌خواند و پس از بازی‌های دیگر، زمان به خانه رفتن فرا می‌رسد. این تجربه‌ی روز در مهدکودک برای پسر کوچولو یک تجربه‌ی هیجان‌انگیز و پر از یادگیری‌های جدید است.
نیکولا اسمی
نیکولا اسمی (متولد 1948 ، شروزبری ، انگلستان) از کودکی می نوشت و تصویرگری می کرد. کودکان در سراسر جهان از نقاشی های گرم و شوخ او لذت برده اند و بسیاری از کتاب های او در لیست کوتاه جوایز مهم قرار گرفته اند. نیکولا از همراهی خانواده هنری خود لذت می برد.
دسته بندی های کتاب در مهد کودک
ادبیات انگلیس
ادبیات داستانی
ادبیات کودک و نوجوان
داستان کوتاه
کتاب کودک
کتاب مصور
آموزشی
گروه سنی 4+
قسمت هایی از کتاب در مهد کودک (لذت متن)
اولین روزی بود که می خواستم به مهد کودک بروم. مامان دستم را گرفت و مرا به مهدکودک برد. نمی دانستم مهدکودک چطور جایی است. برای همین کمی نگران بودم. اما خرسی می ترسید. مامان مرا به خانم مربی سپرد و خودش خداحافظی کرد و رفت. قرار شد بعدازظهر بیاید و مرا به خانه ببرد و...