کاغذی برایم نمانده - که بر آن قلم را راه ببرم - صدای خش خش قدم های توست - که بر زمین کشیده می شود - بگو این لحظه را با چه معاوضه می کنی - تا بروم - و خودم را در آن غرق کنم - و باقی را - در کتابی بنویسم - برای کسی که تو را درون آن می خواند - لذت و غیره و غیره...