سهم مارکس وبر در جامعه شناسی در بیشتر موارد بخوبی شناخته شده است. گواه وسعت و ژرفای دستاورد فکری او آن است که هنوز هم اندیشه های وی بر این رشته تاثیری عمیق دارد و در حکم معیاری است که محقق جامعه شناسی می تواند آرزوی دستیابی به آن را داشته باشد. بخشی از کتاب: وبر می گفت چون خرد، واقعیت و ارزش قلمروهایی جدا و پیوند ناپذیرند، علم نمی تواند ما را به حقیقت برساند (علم ما را فقط به دانش می رساند) و نمی تواند به ارزش ها اعتبار بخشد (فقط می تواند در دستیابی به آن ها به ما کمک کند). وبر، با این موضع گیری سعی داشت علوم اجتماعی را از سنت متافیزیکی غرب، که این علوم این قدر در آن گرفتار آمده اند، جدا کند. از نظر وبر، انسان در جهانی بی معنا ، معانی خاص خود را می آفریند و آفریده ای است احتمالا اخلاقی که برای راهنمایی او مطلق هایی طبیعی یا فوق طبیعی وجود ندارد. این چشم انداز، وبر را از استقلال رای منحصر به فردی در برابر همه دیدگاه ها در مورد جامعه، چه سنتی، چه مارکسی و چه دیدگاه مرجح خود او، یعنی دیدگاه لیبرال، برخوردار می کند، استقلال رایی که برای محققان دست اندر کار بررسی جامعه معاصر و سیاست آن مزایای بی بدیلی دارد و...
کتاب شرایط اخلاقی رشد اقتصادی