صرف عکاسان به انواع عدسی ها و فرایندهای شیمیایی مانع از تحقق این بلند پروازی میشد. داستان این طور شروع می شود که ماد در عالم خواب خیابان های شیک و پرزرق و برق منچستر آینده را پشت سر می گذارد و به «انجمن عکاسی گراند فوکوس» می رسد. او که انتظار داشته عکاسی تا آن موقع دیگر برای خودش جایی در میان هنرها پیدا کرده باشد می بیند که در همچنان بر همان پاشنه ی سابق می چرخد. پیشنهادهایی که اعضای انجمن مطرح می کنند یکی از یکی احمقانه تر است. یکی می گوید دوربینی بسازیم که بتوانیم آن را کوک کنیم و مثل سگ شکاری ولش کنیم برود برایمان چشم انداز شکار کند؛ آن دیگری می گوید باید با استفاده از نیروی بخار عکاسی را به قله های مرتفع تازه ای برسانیم؛ و همین طور الی آخر.
نخست این که تولید تصاویر به شیوه ی دستی گران تمام می شود، چرا که هم زمان بر است و هم مهارت و خبرگی می طلبد. وقتی لازمه ی تولید تصاویر صرف کار و زمان و هزینه باشد، تصویرسازی به احتمال زیاد به موضوعات شایان اهمیت محدود می شود؛ حال آنکه عکاسی در ترسیم زندگی روزمره و موقعیت های تصادفی قابلیتی بی مانند دارد.