"گل رنج های کهن"، "برگزیده مقالات درباره شاهنامه فردوسی" به قلم دکتر "جلال خالقی مطلق" است که "علی دهباشی" آنها را انتخاب و در این مجموعه گردآوری کرده است. شاهنامه که چه از جهت کمیت و چه کیفیت، بزرگترین اثری است که ادبیات فارسی به خود دیده است، در عرصهی جهانی نیز همچون ستارهای درخشان خودنمایی میکند و بدون شک یکی از شاهکارهای حماسی جهان است.
محققین و نویسندگان زیادی پیرامون شاهنامه دست به قلم شدهاند و علاوه بر کتابهایی که این اثر را تجزیه و تحلیل کرده، مقالات بسیاری نیز در باب نمایاندن نکتههای این اثر عظیم و باشکوه، به رشتهی تحریر درآمده است. از میان تمامی کتابها و مقالاتی که پیرامون فردوسی و شاهنامهی او منتشر شده، آثاری که به قلم دکتر "جلال خالقی مطلق" خلق شده، از اهمیتی دو چندان برخوردار است؛ چرا که نام ایشان به عنوان یک شاهنامهپژوه سرشناس، همواره با نام شاهنامهی فردوسی گره خورده است. در عظمت جایگاه پژوهشی استاد "خالقی مطلق" همین بس که یکی از معتبرترین تصحیحهای شاهنامه، نسخهای است که به دست ایشان تنظیم شده است.
"علی دهباشی" در "گل رنج های کهن"، "برگزیده مقالات درباره شاهنامه فردوسی" را که از قلم این شاهنامهپژوه نامی منتشر شده، گردآوری کرده و هر مقاله را به همراه یادداشتهایی به خوانندگان ارائه داده است. دکتر "خالقی مطلق" چیزی حدود دو دهه از عمر شریف خود را پای ارائهی تصحیحی نوین از شاهنامه گذاشته است و کتاب پیش رو با عنوان "گل رنج های کهن"، مقالاتی را از ایشان در برگرفته که در بازهی زمانی یازده سالهای، در برخی از معتبرترین مجلههای ایرانی و خارجی به چاپ رسیدهاند.
رستم هنگام ترک زن، نشانی به او می دهد که اگر پسر زاد به جامه او بدوزد. چندی بعد زوراب پسر رستم که در این میان بزرگ شده است به جستجوی پدر می پردازد. مادر برای آن که نیروی پسر را بسنجد جامه مردان بر تن می کند و سر راه را بر پسر می گیرد. میان پسر و مادر نبردی درمی گیرد و در پایان، پسر مادر را بر زمین می افکند، ولی پیش از آن که او را بکشد، گیسوی زن باز می شود و جوان مادر خود را از موی او باز می شناسد. پس از این واقعه جوان با مادر خود وداع می کند و به راه خود ادامه می دهد. کمی بعد جوان وارد شهر می شود و در آنجا پیرمردی، جوان را از نشانی که به جامه خود دوخته است می شناسد و به این خاطر او را مورد تمسخر قرار می دهد و جوان از شرم، آن نشانه را از جامه خود پاره می کند. سپس پیرمرد کسانی را نزد رستم می فرستد و او را به نبرد با پهلوان بیگانه برمی انگیزاند.