حماسه در عربی به معنی «دلاوری»، «شجاعت»، از ریشه «حمس»، به معنی «شدت و حدت در کار»، و در ادب قدیم عرب به نوعی شعر رزمی می گفتند که در شرح افتخارات قبایل عرب سروده می شد، ولی امروزه در زبان فارسی برابر اصطلاح غربی، به معنی «منظومه پهلوانی» (از یونانی و در اصل به معنی «سخن»، «داستان»، «نظم») به کار برده می شود. و اما epos خود کهن ترین قالب منظوم نوع «اپیک» (= شعر روایی) است و اپیک یکی از انواع سه گانه شعر است؛ دو نوع دیگر یکی «لیریک » (= شعر غنایی) است، و دیگری دراماتیک » (= شعر نمایشی).
خاستگاه حماسه را سرود پهلوانی یا چکامه می دانند. سرود پهلوانی شعر روایی کوتاهی است در توصیف کارهای پهلوانی، بدون آنکه وارد جزئیات ماجرا و یا شرح درگیری شود، بلکه تنها به نکات اصلی ماجرا و گفتگوهای «دراماتیک» بسنده میکند. در سرود حماسی همچنین توجه اصلی به پهلوان است، نه به داستان.
در آغاز سده بیستم م، دو پژوهند؛ آمریکایی به نامهای میلمن پری و شاگرد او، آلبرت گرد، پس از بررسی اشعار حماسی شفاهی در یوگسلاوی، موفق به کشف شیوه بدیهه سرایی این سرایندگان شدند و به این نتیجه رسیدند که آنها هنگام بدیهه سرایی از واحدهای بیانی از پیش ساخته استفاده میکردند (نک: خالق مطلق، گل رنجهای کهن، ص ۲۸ به بعد)، آنها سپس این نظر را تا حدودی به حماسه های باستان و سدههای میانه نیز تعمیم دادند. در سالهای اخیر دو سه تن از ایران شناسان این فرضیه را درباره شاهنامه" نیز معتبر دانسته اند و خواسته اند از فردوسی گنا بیش یک گوسان بانقال بسازند، ولی چون نظر آنها تحمیلی، ساده دانه و ساده انگارانه و صرفا ناشی از شیفتگی به فرضیه بری - گرد و علاقه به عمومیت دادن اعتبار آن است، در اینجا پرداختن بدان جز به درازا کشاندن سخن سودی نخواهد داشت. اجمالا باید گفت که اگر بدیهه سرایی از چند بیت در گذرد و به یک قطعه بزرگ یا حتی به یک داستان بکشد، حتی با آماده بودن موضوع و به کار بردن عبارات از پیش ساخته، هیچگاه ارزش ادبی بزرگی به دست نخواهد آورد و از این رو، فرضیه پری۔ گرد حتی درباره همه حماسه های شفاهی نیز دارای اعتبار یکسان نیست، بلکه اعتبار کامل آن محدود به کار گوسانهای دوره گرد و پیسوادی است که برای توده مردم حماسه سرایی می کردند
این کتاب، برگزیده ای از مقالات دانشنامه زبان و ادب فارسی درباره شاهنامه فردوسی و دیگر حماسه های ایرانی است.
کتاب فردوسی و شاهنامه سرایی