وقتی که غمگینی گاهی سکوت مهتابی شب ترین ماه در گردی آبی آب و گاهی باران ترین صدا در برکه شبانه ماه ماه ترین شبی وقتی که ملتقای باران و ابری رقص شانه هایت شب بارانی را به حرف می آورد حزن سکوتت مکث شهرزاد است در روایت هزار و یک شب گریه دست کدام مرد صدایت را زخمی کرده است؟ تا حرف می زنی دختری با دامنی سرخ می دود بغض که می کنی سکوت ابری اینجا مردی ست که دلتنگی ات را دوست دارد .