کاستی و زیان بر سلامتی تأثیر می گذارند. از جمله سردردهای ناشی از مسائل مالی را در پی دارند. انتقاد و عیب جویی های مداوم موجب ترشح اسید و ته نشین شدن آن در خون می شود که حاصلش رماتیسم است. نفرت و رنجش سمی در سامانه ی بدن ایجاد می کند که سبب بیماری هاست. با تغییر ناگهانی از مقطع نومیدی به شادی، تغییری شیمیایی در جسم فرد به وجود می آید. ترس و یأس، گرفتگی و بیماری ایجاد می کند؛ حال آنکه سرور و شادی موجب گردش خون درست و عادی می شود و سلامتی را باز می گرداند.
ما در اقیانوس عظیم نیروهای مغناطیسی زندگی می کنیم که مسائل ذهن نامیده می شود و پیوسته به شکل خواسته های فرد در می آید. جسم می تواند با درمان، یعنی دیدگاهی شفاف و عبارتی تأکیدی تغییراتی بنیادی بیابد. زمانی به بیماری گفتم خودش را ببیند که در نور سفید خیره کننده ی جان لایتناهی شست وشو می کند و آنچه را غیرالهی است، از میان برمی دارد. خود را ببینید که هر روز، در فروغ خیره کننده ی انوار شست وشو می کنید و سن و سال در سلول های جسم تان تأثیر نمی کند. «افسرده و غمگین نباشید، زیرا شادی خداوند، نیرو و قدرت شماست.» شادی و سرور، نیرو، توان و انرژی تازه ای ایجاد می کند. نگرانی و ترس، سلول های جسم را متلاشی می کند.
آرامش خوبی تمام وجودم گرفت، به خدا نزدیکتر شدم، حسم به دنیا عوض شد. خدایا شکرت
جمله هاش انگار آدم و جادو میکنه طوری غرق کتاب میشی که گذر زمان و احساس نمیکنی
من این کتاب مسیر زندگیم عوض کرد از خیاطی خارج شدم به آرایشگری وارد شدم تونستن اشتغالزای کنم
کدوم ترجمه بهتره مینا اعظامی یا سمانه فلاح