"فرامرزنامه" یک منظومه حماسی است که در آن زندگانی، ماجراها و جنگهای فرامرز پسر رستم به پیروی از شاهنامه فردوسی سروده شده است. این منظومه از دو نظر بسیار اهمیت دارد؛ یکی به لحاظ زبانی که معتبرترین منابع از قرن پنجم و ششم هجری را بهدلیل بازماندگی خود در اختیار دارد و دیگری به لحاظ محتوایی که در خود انبوهی از روایات حماسی کهن مربوط به خاندان رستم را جای داده است.
این کتاب با دیباچهای ستایشبخش از خداوند و خرد آغاز میشود و سپس صحنهای از شاهنامه تصویر میکند؛ در این صحنه، کیخسرو با نامداران ایرانی از جمله رستم، گودرز، طوس، گیو و دیگر شخصیتها حاضر هستند و درباره کین سیاوخش و افراسیاب که پدر او را کشته و ایران را ویران کرده است، صحبت میکنند. پس گودرز برای مقابله با پیران به ختن میروید و اشکش به خوارزم برای جنگ با شیده پسر افراسیاب و لهراسپ به غور میرود.
رستم به کیخسرو میگوید که در مرز زابلستان سرزمینی به نام خرگاه وجود دارد که از زمان منچهر ایرانیان تحت فرماندهی بوده است. اما اکنون با کاهش توان و فرّه کیکاوس، تورانیان آن منطقه را به خود اختصاص دادهاند. بنابراین، کیخسرو فرمان میدهد که فرامرز به همراه لشکر به خرگاه و هندوستان بروید و هر جایی که به تسخیر میرسد، فرمانروای آن منطقه شود. فرامرز با لشکر به خرگاه سوار میشود و از این نقطه به بعد، داستان درباره فرامرز، عشق او و حکومت بر هندوستان ادامه پیدا میکند.
کتاب فرامرز نامه بزرگ