قرآن کریم در بیان مطالب، همه ظرفیت های الفاظ و جملات را به کار گرفته است. این کتاب همه معارفی را که بشر برای سعادت خویش بدان نیاز دارد، در حجم کمی از الفاظ و عبارات ارائه کرده است؛ این امر موجب شده است که فهم بخشی از آیات، به تأمل، تدبر، تدقیق و تحقیق بیشتری نیاز یابد. این تأمل و تدبر، ناگزیر نیازمند روش ها، اصول، مبانی و قواعدی است که به عنوان میزان ارزیابی صحیح و ناصحیح به کار گرفته شود. علوم دارای سه رکن اساسی اند: موضوع، هدف و روش که در این بین، روش جایگاهی ویژه دارد. روش تفسیر، به معنای امری فراگیر است که مفسّر آن را در همه آیات به کار می گیرد و اختلاف در آن، گونه گونی در همه بخش های تفسیر را موجب می شود و این همان منابع و مستندات تفسیر است که در نظر مفسران متفاوت است. تنوع منابع تفسیری، بر تفسیر آیات به صورت کلی اثرگذار است و روش و منهج تفسیری هر مفسّر را مشخص می کند و در حقیقت تقسیم تفاسیر به روایی، قرآن به قرآن، شهودی، ظاهری، باطنی، عقلی و اجتهادی در این چهارچوب جای می گیرد...
کتاب گوهر معنا