در این کتاب تلاش کرده ام گفت و گویی را میان طرف های درگیر در موضوع اقتدار پزشکی برقرار کنم. برای این کار مجبور شده ام تجربه ی فعالیت بالینی ام به عنوان یک دندان پزشک عمومی را با جست و جوهای فکری ام در حوزه ی نظریه ی اجتماعی تلفیق کنم و گزارشی در این مورد فراهم آورم که اقتدار پزشکی چه طور پدیدار می شود، چه شکل هایی به خود می گیرد و شیوه های مواجهه با آن چه گونه است. در فصل نخست کتاب، بحث هایی کلی در مورد اقتدار، تعریف آن و همین طور شکل های مختلف آن ارائه کرده ام. اتکای این بحث ها در آغاز بر حوزه ی سیاسی است. نخست به این دلیل که اقتدار سیاسی عام ترین شکل اقتداری است که شهروندان هر جامعه تجربه می کنند و دوم این که پزشکی و سیاست،همان طور که در طول کتاب خواهیم دید، هم پوشانی و قواعد مشترک فراوانی دارند. در فص دوّم، به زمینه های اقتدار پرداخته ام و تمرکز اصلی ام بر دانش به عنوان یکی از زمینه های اصلی اقتدار و اقتدار ورزیدن است. در این فصل، توضیح داده ام که چه طور شکل های مختلف فهم انسان از محیط اطرافش زمینه را هم برای اعمال اقتدار و هم برای پذیرش آن فراهم می کنند. فصل سوّم در حقیقت تلقینی از دو فصل نخست کتاب است... در فصل چهارم، اقتدار پزشکی را در درمانگاه بررسی می کنم... در نهایت، در فصل آخر به نقد شکل های مختلف اقتدار پزشکی و ارائه ی پیشنهادهایی برای تخفیف و مهار چنین اقتداری پرداخته ام.
کتاب اقتدار پزشکی