این سفر طاقت فرسا ، کار مورگان را به عنوان یک شفابخش به یک پیام رسان با پیامی تبدیل کرد که بسیاری مشتاق شنیدن آن هستند.
فردی مشتاق از دنیا گام بیرون می نهد و برمی گردد - یک پیامبر عصر جدید که با درایت فرهنگ های بومی می درخشد - و به ما می گوید که حیات نامتعادلی را زندگی می کنیم.
این کتاب با مطالب قدرتمندی از فلسفه ی عصر جدید که در یک روایت ماجراجویانه پیچیده شده ، می تواند "پیشگویی آسمانی" بعدی باشد.
آن ها آنگونه که ما نام را به کار می بریم و برای نمونه شخصی را «دبی» و دیگری را «کدی» می خوانیم، از نام استفاده نمی کنند. هر نام معنایی دارد که در اترباط با صاحب نام است. هنگامی که کودک به دنیا می آید، به او نامی می دهند، اما با رشد کودک، آن نام بی معنی می شود و فرد نام مناسب تری برای خود برمی گزیند. به مرور زمان که خرد، خلاقیت و هدف شخصی در زندگی روشن تر می شود، نام او تغییر می کند. یک نفر در زندگی چندبار نام عوض می کند. گروه ما شامل قصه گو، سازنده ی ابزار، رازدار، استاد خیاطی، موسیقی دان بزرگ و عده ای دیگر بود.
دلیل اصلی آنکه مردم حقیقی می توانند تله پاتی را به کار ببرند، آن است که هیچ گاه دروغ نمی گویند. آنان هیچ چیزی را جعل نمی کنند، نیمی راست و نیمی دروغ حرف نمی زنند و به طور کلی هیچ دروغی نمی گویند؛ هیچ دروغی. در نتیجه چیزی ندارند که پنهان کنند. این افراد از این که کسی ذهن شان را بخواند، بیمی ندارند و مشتاقانه همه چیز را با همدیگر در میان می گذارند.
تمام چیزهای روی زمین بنا به دلایلی وجود دارند و هرچیز هدفی دارد. هیچ پیشامد و موجود نامناسب یا تصادفی وجود ندارد. فقط سوء تفاهم ها و رازهایی که هنوز برای بشر فانی قابل درک نیست، وجود دارند.
این کتاب روح انسان رو جلا میده. به جرات میتونم بگم با خواندن این کتاب ، چند روز در بهت و حیرت بودم. چه اثر زیبایی.
دقت داشته باشید که داستان کتاب جعلی است. این را نویسنده اعتراف کرده. در واقع شما یک رمان میخوانید نه اثری انسانشناسانه.
بگید داستان کتاب تخیلی هست، نه جعلی. شناسنامه که نیست.
واقعا از خوندن این کتاب لذت بردم
کتابی بسیار زیبا و لازم برای عصر ما که از واقعیتها فاصله گرفتیم .بسیار لذت بخش و عرفانی
موجود درکتابخانها...؟
فوقالعاده بود