یک سلول بدن مانند سایر سلول ها از پروتون، نوترون و الکترون تشکیل شده است. مادامی که بین اجزاء سلول، عشق و مهر و صلح و صفا و مشارکت و تعاون حاکم باشد، با سلول های مجاور هماهنگ خواهدبود. امّا اگر اجزاء یک سلول با یکدیگر همساز و متفق نباشند و خشونت و خودخواهی و تعارض بین آنها شایع شود، این سلول حق و حرمت سلول های مجاور را رعایت نکرده و بر آنها چیره می شود و آنها را می بلعد و این کار را آنقدر ادامه می دهد تا در نهایت خود و بیمار را نابود می کند. به بیانی دیگر، تومورهای سرطانی، خواه بدخیم و خواه خوش خیم، چیزی جز یک ناهماهنگی و هرج ومرج درون سلولی نیست. این سلول نامتعادل، یا غلبه بر سایر سلول ها، مواد سمی را وارد خون می کند و در نتیجه به از بین رفتن یک عضو اصلی یا تحت فشار قرار دادن اعصاب می انجامد.
من مدتها در انستیتوی سرطان شناسی سیمونتون ( ۲) تگزاس مشغول تحقیق و بررسی بودم و پس از پایان تحقیقاتم به این نتیجه رسیدم که هرگاه یک بیمار سرطانی با استفاده از قوه تخیل، خود را عضوی از جامعه بشری احساس کند و از صمیم قلب برای همنوعان خود سلامت و سعادت بخواهد، یاخته های بدن او نسبت به این اندیشه مهرآمیز واکنش نشان خواهندداد و تغییرات به وجود آمده در اجزاء ملکول ها بر تومورهای سرطانی غلبه می کنند و بهبودی از راه می رسد.
برای دسترسی به موفقیت و کامیابی باید خود را فراموش کنید و فکرتان این نباشد که سهم تان از این تلاش چیست و آیا ارزش دارد که وارد این ماجرا شود یا خیر. برعکس، خشنود و شادمان و با روحیه ای قوی و بدون تردید، در جهت آمال و آرزوهای خود گام بردارید تا بتوانید زندگی را همان طور که دوست دارید بسازید. آنگاه شاهد خواهیدبود که موفقیت و ثروت، بیش از آنچه تصورش را می کنید، به دنبال شما خواهدآمد. آنچه برای من در حرفه ام اهمیت دارد، ماموریتی است که به عهده گرفته ام. با وجود این هر وقت به صندوق پستی دفترم مراجعه می کنم و قطعه چکی در آن نمی بینم، شگفت زده می شوم. در صورتی که چند سال پیش، اگر گاهی چکی را در صندوق پستی منزلم می یافتم، تعجب می کردم. من در حرفه ام به دنبال درآمد و موفقیت نیستم، بلکه این درآمد کلان، دوستان فراوان و شهرت است که به دنبال من می آید.