محمود زیست و نوشت و .... رفت ...؛ چنان که نام و یادش اکنون می تواند جماعتی را کنار هم جمع کند و بر مزارش بگریاند یا با مرور خاطره اش تبسم را بر لب ها بنشاند؛ که او هر صبح پشت میزش ردیف مدادهایش را می تراشید و می نوشت؛ تا آدم هایی را که با آنها زندگی کرده و دیده بود، زنده کند و در کوچه پس کوچه های داستان هایش به حرکت وادارد. نویسنده ای که در اواخر عمر، بعد از آن همه تجربه، کتاب و کار سفارش پزشک را نشنیده گرفت و ماسک اکسیژن را رها کرد و با شوری اعجاب انگیز گفت: «من هنوز در آغاز راه هستم. هنوز خیلی کار دارم که باید انجام بدهم .... وقتی شروع کردم، عاشق این بودم که روزی نویسندۀ خوبی بشوم. برای همین، هیچ جا بند نبودم و به همه جا سرک می کشیدم ...» و انسانی که مرور چگونگی زندگی اش به خودی خود جاذبه های اعجاب انگیزی دارد و ... زحمت کشی که از نوجوانی باید کار می کرد.
بسیار کتاب جامع و خوبی درباره زندگانی پر فراز و نشیب، داستان نویس شهیر ایران زمین، زنده یاد "احمد محمود" است.
کتاب خوب و جامعی است
احمد محمود بهترین نویسنده تاریخ ایران