ویکتور تقتقزاده کلاس چهارم است. ویکتور خیلی حوصله درس خواندن ندارد. او در یک روز پنج تا نمرهی «دو» از معلمش میگیرد و وضع حسابی خراب میشود. به زودی کتابهای مدرسه به سرکردگی کتاب ریاضی و جغرافی علیه او شورش میکنند و ویکتور بینوا را به سرزمین درسهای یادنگرفته تبعید میکنند. اینجا دیگر راهی برای فرار باقی نمیماند. همهی مسایل ریاضی که او غلط حل کرده، همهی سوالهایی که درست جواب نداده او را محاصره کردهاند و از آقای پوشکین شاعر تا پادشاه بیچاره و رابین هود و خرس قطبی میخواهند حساب این بچهی درسنخوان را کف دستش بگذارند. در آن سرزمین ماجراهای هولناک و خندهداری در انتظار ویکتور و گربهاش کوزیاست.
کتاب سفر به سرزمین درس های یاد نگرفته