می شود با سلاح زبان ، با چشم های خشم و تردید ، با همه ی آنچه گفته ای و خواهی گفت قطع کنی جریان زیستن را .
با عدالتی محذوف و خشونتی ساکن در صدایت همسر باشی ، پدر ، برادر ، دوست و یا همه ی کسانی باشی که پنهان و آشکار در پی تحمیل خواسته ای هستند که عنوان مالکیت ، غیرت ، مذهب ، عشق و .... را به دوش می کشد
تا سنگینی سکوت و مدارا را به دهانت بیاویزند.
نام تو ، او
و نام همه ی شما « داس » است
به هنگامی که این رود ، خلاف جریان به راه بیافتد همه ی شما داس سرکوب ، فریاد ، خیانت ، شهوت ، تعرض ، تجاوز ، خشونت و نابودی هستید . چه به یکباره با جسمی فلزی در بستر مرگ ، چه به تدریج و مداوم در خانه ، خیابان ، دانشگاه ، محل کار ، فضای مجازی و ..... و ......
تمامیت جامعه : اشاره ای موافق ، انگشت تأیید و دستی آلوده ست که به افتخارتان کلاه از سر بر می دارد .