ادوارد در واقع یک پرستار اژدها است که هر وقت دایی اش سفر می کند (بیشتر وقت ها دایی در سفر است)، وظیفه نگهداری از دو اژدهای آتش دارش بر دوش او می افتد و ماجراهای خطرناک و خنده داری را به دنبال می آورد، ماجراهایی که در نامه های رد و بدل شده میان ادی و دایی مورتون تعریف می شوند؛ این بار ادی با خانواده اش به جزیره ی دایی مورتون می رود، دایی خانه نیست و به مغولستان رفته، گوسفند های یکی از همسایه های او گم شده اند، آقای مکدوگل فکر می کند که این اتفاق زیر سر زیگی و آرتور است و حالا ادوارد باید به دنبال پیدا کردن دزد واقعی باشد.
کتاب چگونه با اژدها کنار بیاییم 4