پایه های سرمایه داری که عامل فروپاشی دنیای مدرن است، درهم شکسته است. در کتاب «کاپیتالیسم: آرمان ناشناخته» نگاهی چالش برانگیز به جامعه مدرن توسط یکی از تحریک آمیزترین روشنفکران در صحنه آمریکا است.
این نسخه شامل دو مقاله از آین رند است که در نسخه گالینگور نیامده است: «تخریب اجماع» که دیدگاههای عینیتگرایان را در مورد ویتنام و پیشنویس ارائه میکند. و «مرثیه برای انسان»، پاسخی به بخشنامه پاپی Progresso Populorum.
این کتاب جایی است که آین رند سرمایه داری را با سیستم های حکومتی کنونی مقایسه می کند. او در آن به خوبی کارکرد همه چیز از سرمایه داری گرفته تا هر نظام مداخله گرایانه و کمونیسم را توضیح می دهد.
آین رند متولد 2 فوریه 1905 اولین رمان خود را به نام ما زنده ها در سال 1936 منتشر کرد. فلسفه منحصر به فرد رند، عینیت گرایی، مخاطبان جهانی را شگفت زده کرده است. مبانی فلسفه او در سه کتاب غیرداستانی، مقدمه ای بر معرفت شناسی عینی گرا، فضایل خودخواهی و سرمایه داری: آرمان ناشناخته بیان شده است.
یکی از انقلابی ترین و قدرتمندترین آثاری که در مورد سرمایه داری و سیاست منتشر شده است
رویکرد ما را به بهترین نحو میتوان در عبارتی که من در نخستین شمارهی روزنامه ی ابژکتیویست (ژانویه ی 1962) به کار بردم خلاصه کرد: «ابژکتیویسم جنبشی فلسفی است؛ چون سیاست شاخه ای از فلسفه است، ابژکتیویسم از برخی اصول سیاسی- به خصوص اصول کاپیتالیسم لسه فر- به عنوان نتایج و کاربرد علمی و نهایی اصول بنیادی فلسفی خود حمایت میکند. ابژکتیویسم سیاست را هدفی مجزا یا مقدماتی یعنی هدفی که بتوان بیرون از زمینه ی ایدئولوژیکی وسیعتری بدان دست یافت، تلقی نمیکند.» سیاست بر سه نظم فلسفی دیگر استوار است: متافیزیک، معرفتشناسی و اخلاق- بر نظریهای در باب سرشت انسانی و رابطه ی انسان با وجود. تنها بر چنین پایه ای است که ما میتوانیم نظریه ی سیاسی منسجمی بنا کنیم و در عمل به آن برسیم... ابژکتیویستها «محافظهکار» نیستند. ما در مورد کاپیتالیسم رادیکال هستیم؛ ما برای آن مبنای فلسفی مبارزه میکنیم که کاپیتالیسم فاقد آن است و بدون آن محکوم به فناست.» من میخواهم تأکید کنم که توجه ما در وهله ی نخست معطوف به سیاست یا اقتصاد نیست، بلکه معطوف به «سرشت انسانی و رابطه ی انسان با وجود» است - و ما از آن روی از کاپیتالیسم حمایت میکنیم که تنها نظامی است که برای زندگی موجودی عقلانی طراحی شده است. در این رابطه، میان رویکرد ما و مدافعان کلاسیک کاپیتالیسم و طرفداران مدرن آن تفاوتی بنیادی وجود دارد. آنها- به دلیل قصور اخلاقی- با استثناهایی اندک مسئول نابودی کاپیتالیسم هستند. قصور اخلاقی عبارت بوده است از ناتوانی یا عدم تمایل آنها برای نبرد در جایی که باید مبارزه کرد: یعنی مبادی اخلاقی-فلسفی.