1. خانه
  2. /
  3. کتاب ترس... ترس... ترس...

کتاب ترس... ترس... ترس...

نویسنده: سوسن طاقدیس
2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
3.3 از 1 رأی

کتاب ترس... ترس... ترس...

(مجموعه آهای مواظب ما باشید 7)
Tars... Tars... Tars...
٪15
83000
70550
3.2 از 1 رأی

کتاب ترس.... ترس.... ترس.... (جلد سخت)

(مجموعه آهای مواظب ما باشید 7)
Tars... Tars... Tars...
ناموجود
25000
معرفی کتاب ترس... ترس... ترس...
داستانهایی درباره ی گروهی از جانورانی است که در سرزمین ما زندگی می کنند. زندگی بسیاری از این جانوران در خطر است. برای نجات دادن آنها، به وجود آوردن شرایط مناسب زندگی خیلی مهم است.
این مجموعه به کمک داستانها و تصویرهایش، کودکان را با این گروه از جانوران آشنا می کند و به آنها می آموزد که چرا و چگونه این جانوران در معرض خطر هستند.
کودکان بعد از خواندن این داستانها یاد می گیرند که چطور به محیط زیست و جانورانی که در آن زندگی می کنند، کمک کنند.
درباره سوسن طاقدیس
درباره سوسن طاقدیس
سوسن طاقدیس (زاده ۱۷ بهمن ۱۳۳۸ در شیراز – درگذشته ۵ اردیبهشت ۱۳۹۹) نویسنده ایرانی بود. سوسن طاقدیس از کودکی به نویسندگی علاقه داشت. او پیش از آنکه به مدرسه برود یکبار سرگذشت ویکتور هوگو را از رادیو شنیده بود. زندگی ویکتور هوگو توجه طاقدیس را به نویسندگی جلب کرده بود. پس از رفتن به مدرسه و آموختن خواندن و نوشتن، خواندن قصه‌ای در مجله کیهان بچه‌ها بر او تاثیر گذاشت. بیشترین انگیزه او زمانی ایجاد شد که در سن هفت-هشت سالگی، مادرش برای رفتن به سر کار، بچه‌ها را به او می‌سپرد و سوسن برای ساکت کردن بچه‌ها برای آنها قصه می‌گفت.
سوسن طاقدیس نویسندگی را از داستان بی‌پایان نوشته میشائل انده، ارباب حلقه‌ها نوشته جی. آر. آر. تالکین، موش و گربه نوشته عبید زاکانی، خاله سوسکه با بازنویسی بیژن مفید یاد گرفت.
سوسن طاقدیس کار حرفه‌ای خود را در دهه ۱۳۶۰ (خورشیدی) با نوشتن داستان در مجله کیهان بچه‌ها آغاز کرد. نخستین چاپ شده او در این مجله، "بابای من دزد بود" نام داشت. او در اوایل انقلاب ۱۳۵۷ ایران این داستان را برای کیهان بچه‌ها فرستاد و مورد توجه سردبیر وقت قرار گرفت. این موضوع باعث شد به تهران کوچ کند و به داستان‌نویسی در زمینه ادبیات کودک و نوجوانان در این مجله ادامه دهد.
نظر کاربران در مورد "کتاب ترس... ترس... ترس..."
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

کتابش خیلی خوبه من جلد ۹ به من بگو سمندر شو دارم

1403/04/11 | توسطنرگس - کاربر سایت
0
|