عطرش را تو میخری، برای او می زند! تو قربان صدقه اش می روی، دلش برای کسی دیگر ضعف می رود! نگاه و لبخندش درون چشمانت، چشم به راه در فکر دیدار معشوق پریشان است- سرخوش از عشق بی نهایتت می گویی، او در ذهنش دوشادوش او که سرش گرم دیگریست؛ باقی عمر نرفته را می بیند و...