آلبرت دنس همه ی عمر از فروشنده های دوره گرد متنفر بود. اینکه در خانهی آدم را می کوبیدند تا مثلا محلول شوینده، چاقوی آشپزخانه یا بیمه ی عمر قالب کنند، به نظرش به طرز وحشتناکی، یک جور تجاوز به حریم شخصی افراد بود. وقتی با مرد گستاخی که محلول ارغوانی سیری را در دست داشت روبه رو شد چیزی نمانده بود در خانه را به رویش بکوبد و...
عاشقشم. توی خریدنش شک نکنید
دیگه نمیدونم چطوری بگم منتظر این کتابم خواهش میکنم موجودش کنید😭😭❤️
عنوانش چه باحاله😂
بهترین کتابی که تاحالا خوندم