کلماتی که برای بیان مقصود به کار می روند، غالبا به صورت های مختلفی در می آیند، این عمل را در عربی صرف یا تصریف نامند. مثال: مصدر نصر (یاری کردن) در صورت های مختلف: نصر (یاری کرد)، ینصر (یاری می کند)، انصر (یاری کن)، ناصر (یاری کننده)، منصور (یاری شده) و… دیده می شود. نکته: از میان اقسام کلمه، فقط اسم و فعل صرف می شوند، ولی حرف همواره به صورت ثابت است، از این رو موضوع علم صرف نیست. اقسام کلمه کلمه لفظ مفردی است که دارای معنی باشد و بر سه قسم است: اسم، فعل، حرف. اسم کلمه ای است که بر شخص یا چیزی دلالت دارد. مثال: محمود، بیت، نصر. فعل کلمه ای است که بر انجام دادن کار یا دارا بودن حالتی در زمانی خاص دلالت دارد. مثال: کتب (نوشت) یکتب (می نویسد) اکتب (بنویس) حرف کلمه ای است که به خودی خود دارای معنای مستقل نیست. مثال: من (از)، فی (در). ابنیه اسم حروف اصلی اسم از سه کمتر و از پنج بیشتر نخواهد بود، بنابراین اسم دارای سه بنا است: الف) ثلاثی (سه حرفی) ب) رباعی (چهار حرفی) ج) خماسی (پنج حرفی). هریک از این ابنیه بر دو قسم است: مجرد و مزید (مزید فیه یعنی اضافه شده در آن). بنابراین اسم به اعتبار حروف اصلی و زاید بر شش قسم است: 1-ثلاثی مجرد، 2-ثلاثی مزید، 3-رباعی مجرد، 4-رباعی مزید، 5-خماسی مجرد، 6-خماسی مزید. اوزان اسم ثلاثی مجرد در وزن های اسم ثلاثی مجرد چون فاءالفعل، دارای سه حرکت (فتح و کسر و ضم) و عین الفعل دارای چهار حرکت (فتح و کسر و ضم و سکون) است، اسم ثلاثی مجرد باید دارای دوازده وزن باشد، ولی وزن فعل و فعل به کار نرفته است و بدین جهت اسم ثلاثی مجرد ده وزن دارد: اسماء ثلاثی، ده بود ای عاقل/ یک یک شمرم نگار بر صفحه دل
بببه به