هدف محسن مهدی این است که نشان دهد فارابی در صورت بندی فلسفه سیاسی خود بیشتر به جریانی متمایل بود که نوافلاطونیان - افلاطونیان میانه - ادامه دادند. تأکید او بر چگونگی استفاده فارابی از این سیر تفسیر افلاطونی است، نه بر تفسیر نوافلاطونی که با مسائل الاهیات مرتبط است. این تأکید به او اجازه می دهد تا بر دغدغه های سیاسی افلاطون تمرکز کند و بکوشد همزمان ارسطو را به صورتی قابل پذیرش تر برای خوانندگان ترسیم کند.