کتاب آژانس اتومبیل

نمایشنامۀ «آژانس اتومبیل» نوشتۀ آگوست ویلسن، نویسندۀ آمریکایی، داستانی را مطرح می کند که در دهه 1970 در منطقه هیل پیتسبورگ جریان دارد، به این نحو که جوهر یک لحظه خاص در زمان و مکان را به تصویر می کشد. داستان حول محور گروهی از رانندگان تاکسی بدون مجوز، که با نام رانندگان جیتنی شناخته می شوند، می چرخد که در یک ایستگاه فرسوده و قدیمی کار می کنند. این ایستگاه به‌عنوان یک مرکز حیاتی برای جامعه آفریقایی-آمریکایی عمل می‌کند و برای افرادی که به دلیل موانع نژادی و اقتصادی نمی‌توانند به خدمات تاکسی‌های رسمی اعتماد کنند، حمل‌ونقل ارائه می‌کند. داستان اصلی هنگامی آغاز می شود که شهرداری قصد دارد ساختمانی را برای نوسازی شهری بسازد و در نتیجه این آژانس باید تخریب شود. شخصیت های نمایش رانندگان هستند. بکر صاحب ایستگاه جیتنی است که شخصیت پدرگونه برای رانندگان دارد. او مردی صادق است که به کار و نقش خود در جامعه افتخار می کند. با این حال، زندگی او به دلیل روابط تیره با پسرش، بوستر، پیچیده شده است. بوستر، پسر بکر، به تازگی پس از گذراندن 20 سال تحمل جرمی که مرتکب نشده بود، از زندان آزاد شده است. بازگشت او به خانه مملو از تنش است، زیرا او و بکر برای بازسازی رابطه خود تلاش می کنند، اما مشکلات قدیمی دائما ظاهر می شوند. هر راننده دیگر در این نمایش، داستان و شخصیت منحصر به فردی دارد. تورنبو به شایعه‌پراکنی و دخالت در امور دیگران معروف است. فیلدینگ یک خیاط بوده است که اعتیاد به الکل زندگی‌اش را شدیدا تحت تأثیر قرار داده است و داب کهنه سرباز جنگ کرده است که هوش و تجربۀ بالایی دارد. در واقع، این آژانس، دنیای کوچکی از جامعه آفریقایی-آمریکایی است که نشان می دهد چگونه افراد به حاشیه رانده شده، شبکه های حمایتی و جمعی خود را ایجاد می کنند. رانندگان برای حمایت عاطفی و واقعی به یکدیگر تکیه می کنند و قدرت و همبستگی جامعه خود را به نمایش می گذارند. در این بین، موضوعاتی مثل همدلی، روابط پدر-پسری، مشکلات اقتصادی، تبعیض نژادی، مقاومت و جنگیدن برای خواسته‌ها و... به تصویر کشیده می‌شوند. این نمایشنامه به دلیل داستان سرایی جذاب، شخصیت های پیچیده و کاوش در مسائل مهم اجتماعی مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و در سال 2000 برنده جایزه حلقه منتقدان درام نیویورک برای بهترین نمایشنامه سال شد.