از وقتی آیفون تصویری آمده، هم کار ما گرگها سخت شده، هم کار نویسندهها. ولی خب، گرگها صدتا بهانهی باحال جور میکنندکه داستان هیجان داشته باشد. مثل همین آقاگرگهی خودمان که می گوید طوطیاش رفته بالای خرپشته. مامانبزی برایشان چندجور غذا درست کرده بود. پیتزای یونجه، چمنپلو و … اما همین که خواستند بخورند… «دینگ… دینگ…» بزبزکها به هم نگاه کردند و گفتند: «یعنی کیه؟»
کتاب طوطی روی خرپشته