تفکر استعاری تا چه اندازه و به چه روشهایی با درک فرهنگ و جامعه مرتبط میشود؟ و خاصه اینکه, آیا نگاه زبانشناسی شناختی به استعاره همزمان هم جهانی بودن و هم تنوع در تفکر استعاری را توضیح میدهد؟ زبانشناسان شناختی تحقیقات ارزشمندی در زمینه ابعاد جهانی استعاره انجام داده اند اما توجه اندکی به این موضوع داشتند که علت تفاوت استعارهها در درون فرهنگها به بین فرهنگها چیست؟ زولتان کوچش در کتاب حاضر نظریه ای جدید در خصوص تنوع استعاره مطرح میکند. او ابتدا ابعاد عمده تنوع استعاره را مشخص میکند, یعنی همان مرزهای اجتماعی و فرهنگی ای که بر عدم تجانس تجارب بشر اشاره دارند. وی در گام بعدی توضیح میدهد که چه مولفهها و یا ابعادی از استعارههای مفهومی در تنوع استعاره دخالت دارند و چگونه. سپس در مرحله بعد دلایل اصلی تنوع استعاره را مشخص میسازد. پروفسور کووچسس, در گام آخر موضوع میزان انسجام فرهنگی را در تعامل استعارههای مفهومی, تجسم و دلایل تنوع استعاره را مورد توجه قرار میدهد.
درباره زولتان کوچش
زولتان کوچش (Zoltan Kovecses) استاد زبانشناسی، گروه مطالعات آمریکایی، دانشگاه Eotvos Lorand است. او نویسنده استعاره و احساس (2002) ، و استعاره: مقدمه عملی (2000) است.