مثل خواب های چند سال پیش
که بیدار مانده اند
مثل سکه هایی که ساییده توی دست هام
مثل بوی فلز در گام های پل
مثل خیابان که زیرش
مـــی لـــولـــد
مثل کمدی الهی
و الهه های کمیک این شهر
مثل همین شهر
که گیر کرده توی خیالات دانته
مثل همین شعر
که پیراهنم را می کشد
مثل تو
که وول می خوری توی دلم
مثل گم
مثل شک
مثل تمام دوحرفی های جدول کلمات متقاطع
که پرت ات می کند
توی روزنامه ای که بوی نا می دهد
مثل خواب های چند سال پیش
که بیدار
مانده ام...